گنجور

 
فیاض لاهیجی

دل از جفای محرم و بیگانه پر نشد

صد دل تهی شد و دل دیوانه پر نشد

چون شیشه سر به سجده نبردم که از غمش

سجّاده‌ام ز اشک چو پیمانه پر نشد

عمریست تا فسانة غم گوش می‌کنم

گوش دلم هنوز ز افسانه پر نشد

داغ فراخ حوصلگی‌های مشربم

صد خانقه تهی شد و خمخانه پر نشد

ناید به تنگ سینة فیّاض از غمت

از گنج هیچگه دل ویرانه پر نشد