گنجور

 
فایز

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «کند بازی به زلف مشک ریزش» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ش» است.

حرف آخر قافیه

ت
د
ر
ش
ل
ن
ه
ی

شماره ۱: به ما هجرت چو رستم در عتابست - چو توران ملک صبرم زان خرابست

شماره ۲: نه چشم است آن که چشمانش ندیده‌ست - نه گوش است آن که صوتش ناشنیده‌ست

شماره ۳: بهشت است این زمین یا کوی یار است - که خاکش نافه مشک تتار است

شماره ۴: تو سروی آن پریرخ سرو ناز است - تو خوبی او زخوبی بی نیاز است

شماره ۵: انیس من به جز آه سحر نیست - غذای من به جز خون جگر نیست

شماره ۶: عرق بر چهره یا بر گل گلابست - و یا پروین به دور ماهتابست

شماره ۷: بیا جانا نشین با ما بگو راست - گهی کج می نهی زلفت گهی راست

شماره ۸: بت زورق نشینم در امان باد - خدایت در بلاها حفظ جان باد

شماره ۹: بتی کز ناز پا بر دل گذارد - ستم باشد که پا بر گل گذارد

شماره ۱۰: به دل گفتم مکن این قدر فریاد - که اندر خرمن صبر آتش افتاد

شماره ۱۱: سحرگاهان که شبنم بر گل افتد - ز نو شور و فغان در بلبل افتد

شماره ۱۲: به زیر ابر گیسو گردن یار - نمایان چون شفق اندر شب تار

شماره ۱۳: سحر کردم سوال از زلف دلبر - که تو خوشبوتری یا مشک عنبر؟

شماره ۱۴: به گل شبنم و یا خوی بر رخ یار - بود جاری که در جنات انهار

شماره ۱۵: به قد طوبا، به لب کوثر، به رخ حور - بدین حسن خدایی چشم بد دور

شماره ۱۶: شب عید است و هر کس با عزیزش - کند بازی به زلف مشک ریزش

شماره ۱۷: همه مه طلعتان در برج محمل - مه من کرده جا در محمل دل

شماره ۱۸: به هنگام تبسمهای جانان - شکر ریزد ز مروارید و مرجان

شماره ۱۹: لبت گاه تکلم شکر افشان - شکر زاییده گویی لعل جانان

شماره ۲۰: بهای این لب و دندان جانان - دهم ملک یمن، شهر بدخشان

شماره ۲۱: به هر محفل که آن دلبر نشسته - تو گویی حور با زیور نشسته

شماره ۲۲: به عارض طره سنبل فکنده - ز سنبل سایه ای بر گل فکنده

شماره ۲۳: در اول مستم از پیمانه کردی - چو مرغی آشنا با دانه کردی

شماره ۲۴: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟ - زما چین ختن یا از ختایی

شماره ۲۵: نه از من سر زد ای دلبر خطایی - نه از تو بود یارا بی وفایی

شماره ۲۶: ز دستم رفتی ای عهد جوانی - مرا شد تیره بی تو زندگانی

شماره ۲۷: چنان زارم که از فرط نزاری - نه از من ناله می آید نه زاری

sunny dark_mode