گنجور

 
فرخی سیستانی

سیاه چشما! مهر تو غمگسار منست

به روزگار خزان روی تو بهار منست

دلم شکار سیه چشمکان تست و رواست

از آنکه دولب شیرین تو شکار منست

به مهر تو دل من وام دار صحبت تست

لب تو باز به سه بوسه وامدار منست

جفا نمودن بی جرم کار تست مدام

وفا نمودن و اندیشه تو کارمنست

اگر تو ماهی، گردون تو سرای منست

اگر تو سروی بستان تو کنار منست