گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

ساقی مهوش ار دهد جام شراب ناب را

به که سپهر داردم ساغر آفتاب را

چند شوم به میکده بیخود و همدمان برند

مست کشان کشان سوی خانه من خراب را

ساقی گلعذار من گر ز رخت عرق چکد

عطر می مراست بس بر مفشان گلاب را

زهر فراق می کشم وه چه عذاب باشد این

در ته دوزخ غمت چند کشم عذاب را

پیری و زهد و عافیت هر سه به وقت خود خوشند

دار غنیمت این سه را عشق و می و شباب را

بسکه ببایدت کف حیف و ندامتت گزید

فانی اگر ز کف نهی موسم گل شراب را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode