از او قاصد بخشم آمد به من یارست پنداری
ز مرگم می دهد پیغام غمخوارست پنداری
نگاهی می کنم از دور و خرسندم بجان دادن
مراد از عاشقی این مردن زارست پنداری
کشم از دوستان جوری که داغ دشمنم سهلست
بلای من همین بیداد اغیارست پنداری
چه باک از سوختن آنجا که باشد آتشین رویی
هلاک خویش بر پروانه دشوارست پنداری
چنان از جلوه ی شاخ گلی افتاده در خونم
که در پایم هزاران نشتر خارست پنداری
شود خون هزاران آب تا برگ گلی روید
چه دل بندم باین خونابه گلزارست پنداری
رود در عاشقی هردم سر آشفتهای دیگر
شود بسیار از اینها فتنه بیدارست پنداری
چه درد از آه مظلومان فغانی مست غفلت را
خبر از خود ندارد خواجه هشیارست پنداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حال و روز عاشق و غم و اندوه او میپردازد. شاعر از قاصدی سخن میگوید که پیغام مرگ و غم را برای او آورده و عاشقی را به معنای جان سپردن و رنج بردن میداند. او به وضوح از درد و رنج ناشی از عشق حرف میزند و به نحوی بیان میکند که این رنجها به مراتب از مصیبتهای دشمنان کمتر به نظر میرسند. شعلهور شدن عشق را همانند آتش سوزان میبیند که تحمل آن آسان نیست. همچنین شاعر به زخمها و دردهای عاشق اشاره میکند، به ویژه وقتی که از زیبایی معشوق سخن به میان میآورد. او در نهایت به درد مظلومان و غفلت انسانها از واقعیات اشاره میکند و میگوید که عاقلترین افراد نیز گاهی از حقیقت خود بیخبرند.
هوش مصنوعی: از طرف او پیامآوری به سراغ من آمده که گویی یارم است. به نظر میرسد که این پیام به من خبر مرگم را میدهد، اما به صورت نگرانی و دلسوزی.
هوش مصنوعی: نگاهی از دور به عشق میاندازم و خوشحالم که برای رسیدن به آرزوها، عاشقی کردن به معناي جان دادن است؛ این چشمان نزار و گریان، احساساتی عمیق را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: دوستان را به گونهای به خود جذب کن که درد و مشکلات ناشی از دشمنی برایت آسانتر به نظر برسد. بدبختی من از رفتار ظالمانه دیگران ناشی میشود، گویی که این وضعیت برایم عادی شده است.
هوش مصنوعی: هرچند که سوختن در آتش آسان است، اما برای پروانهای که عاشق یک چهره آتشین است، سخت است که به این واقعیت پی ببرد.
هوش مصنوعی: آنقدر زیبایی و جلوه گل من را تحت تاثیر قرار داده که احساس میکنم در پاهایم هزاران خار و درد وجود دارد.
هوش مصنوعی: خون هزاران انسان به پای گلریزان میریزد تا یک گل زیبا بروید. پس چه فرایندی برای دل بستگی به این خونریزی در گلزار وجود دارد!
هوش مصنوعی: در زمینه عشق، هر لحظه حال و وضعیت دل دگرگون میشود و بسیاری از این ناهنجاریها و مشکلات، ناشی از بیداری و هوشیاری دل است.
هوش مصنوعی: آه و نالهٔ بیپناهان دردی عمیق است، اما کسی که در خواب غفلت به سر میبرد، حتی از وجود چنین دردی بیخبر است. در مقابل، افرد هوشیار و آگاه هستند که متوجه این مشکلات میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به مویی بسته صبرم نغمه تارست پنداری
دلم از هیچ می رنجد دل یارست پنداری
به تحریک نسیمی خاطرم آشفته می گردد
به خودرایی سر زلفین دلدارست پنداری
نه پندم می دهد سودی نه کارم راست بهبودی
[...]
ز زهرچشم او رگ در تنم مارست پنداری
سر هر موی بر تن نیش خونخوارست پنداری
ندارد اختیاری در گرستن چشم پرخونم
به دست رعشه داران جام سرشارست پنداری
ز شوخی در میان حلقه خط نقطه خالش
[...]
چو شمع امشب مرا در محفلش بار است پنداری
به مغز استخوانم شعله در کارست پنداری
چمن بشکفت و از دلها خروشی برنمیآید
قفس، تابوت مرغان گرفتارست پنداری
خیالش بی گمان امشب به خلوتخانه چشمم
[...]
مرا کوهیست بار دل غم یارست پنداری
دل من نیست این کوه گرانبارست پنداری
انالحق میزند منصور وار این دل که من دارم
درون سینه تنگم سر دارست پنداری
شبی دیدم گل روی تو و عمریست بیخوابم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.