ای جهانت بر جهانداری دلیل
وی خدایت بر خداوندی گواه
وی ز مهر سایه ات خورشید روی
در جهان، آورده هر روزی پگاه
هم جهان جاه را انصاف و امن
هم سپهر ملک را خورشید و ماه
فیض نوک خامه ات بی اعتراض
برق ابر خاطرات بی اشتباه
خسروا، شاها، امامی آنکه کرد
فخر ز آب شعر او خاک هراه
گر بتن دور است زین حضرت بجان
لازم روز و شبست و سال و ماه
نیست یکساعت ضمیرش گرچه هست
اخترش متواری از گردون جاه
بی ثنای حضرتت گردون شکوه
بی دعای دولتت گیتی پناه
رای ملک آرای دولت پرورت
گر کند در صورت حالش گناه
جاه او را مست شوق و مدح خویش
یابد اندر صدر تن بیگاه و گاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی هر یک چون دو هفته گرد ماه
جامهشان غفه، سموریشان کلاه
ای ممالک را مبارک پادشاه
ای سزای خاتم و تخت و کلاه
تیغ خونخوارت پذیرفتار فتح
عفو جانبخشت خریدار گناه
روز کوشش بحر گردون کر و فر
[...]
گنج عمری داشتی خاقانیا
کم کم از گنج تو گم شد آه آه
شد سیاهی دیدهٔ دولت سپید
شد سپیدی چهرهٔ سلوت سیاه
در زیان عمر یکسانند خلق
[...]
باز یونس را نگر گم گشته راه
آمده از مه به ماهی چند گاه
پیش جوش عفو بیحد تو شاه
توبه کردن از گناه آمد گناه
بس که گمره را کنی بس جست و جو
گمرهی گشتهست فاضلتر ز راه
منطقم را کرد ویران وصف تو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.