گنجور

 
امامی هروی

ای جهانت بر جهانداری دلیل

وی خدایت بر خداوندی گواه

وی ز مهر سایه ات خورشید روی

در جهان، آورده هر روزی پگاه

هم جهان جاه را انصاف و امن

هم سپهر ملک را خورشید و ماه

فیض نوک خامه ات بی اعتراض

برق ابر خاطرات بی اشتباه

خسروا، شاها، امامی آنکه کرد

فخر ز آب شعر او خاک هراه

گر بتن دور است زین حضرت بجان

لازم روز و شبست و سال و ماه

نیست یکساعت ضمیرش گرچه هست

اخترش متواری از گردون جاه

بی ثنای حضرتت گردون شکوه

بی دعای دولتت گیتی پناه

رای ملک آرای دولت پرورت

گر کند در صورت حالش گناه

جاه او را مست شوق و مدح خویش

یابد اندر صدر تن بیگاه و گاه

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

ای ممالک را مبارک پادشاه

ای سزای خاتم و تخت و کلاه

تیغ خونخوارت پذیرفتار فتح

عفو جان‌بخشت خریدار گناه

روز کوشش بحر گردون کر و فر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
خاقانی

گنج عمری داشتی خاقانیا

کم کم از گنج تو گم شد آه آه

شد سیاهی دیدهٔ دولت سپید

شد سپیدی چهرهٔ سلوت سیاه

در زیان عمر یکسانند خلق

[...]

مولانا

پیش جوش عفو بی‌حد تو شاه

توبه کردن از گناه آمد گناه

بس که گمره را کنی بس جست و جو

گمرهی گشته‌ست فاضلتر ز راه

منطقم را کرد ویران وصف تو

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۱۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه