گنج عمری داشتی خاقانیا
کم کم از گنج تو گم شد آه آه
شد سیاهی دیدهٔ دولت سپید
شد سپیدی چهرهٔ سلوت سیاه
در زیان عمر یکسانند خلق
خواه درویش است، خواهی پادشاه
از کیا درگیر کز زر یافت تاج
تا شبانی کز گیا دارد کلاه
بامدادان روز چون سر برزند
بر همه یکسان درآید شامگاه
هرکه را بیصرف کم شد نقد عمر
هست مغبون اندر این بازارگاه
عمر کاهد تن گدازد دور چرخ
اینت چرخ تن گداز عمر کاه
جزوی از من کم شود، جزوی ز میر
روزی از من بگذرد، روزی ز شاه
از گدائی چون من و میری چو تو
عمر یکسان میستاند سال و ماه
کام ثعبان را چه خرچنگ و چه مور
سیل طوفان را چه خرسنگ و چه کاه
آتش سوزان و داس تیز را
یک صفت باشد تر و خشک گیاه
شمع را از باد کی باشد امان؟
پنبه را ز آتش کجا باشد پناه
شاه محجوب است و من آگه ز کار
شاه مشغول است و من فارغ ز جاه
بلکه من آزادم او در بند آز
بلکه من آگاهم او غافل ز راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی گذر عمر و بیثباتی زندگی میپردازد. او بیان میکند که همه انسانها، چه درویش و چه پادشاه، در نهایت به یک سرنوشت مشترک دچار میشوند و عمرشان به یک شکل محدود میشود. او به این نکته اشاره میکند که مرگ هیچ تفاوتی میان افراد از نظر اجتماعی نمیگذارد و در نهایت همه در برابر آن برابرند. همچنین، شاعر به آزادی و آگاهی خود اشاره میکند و میگوید که در حالی که پادشاه در بند و مشغول امور دنیاست، او آزاد و آگاه است. به طور کلی، شعر به عدم قابلیت تغییر تقدیر و یگانگی در مرگ و گذر عمر تأکید دارد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی از عمرت را با ثروتی که داشتی سپری کردی، اما به آرامی آن ثروت از دستت رفت و تو فقط حسرت میخوری.
هوش مصنوعی: در این جا به تضاد میان سیاهی و سفیدی اشاره شده است. به طوری که ناامیدی و مشکلات (سیاهی) بر چهرهٔ خوشبختی و آرامش (سفیدی) سایه افکنده است. در واقع، این بیت بیانگر این است که سختیها و مشکلات موجب میشوند که خوشیها و آرامشها تحتالشعاع قرار بگیرند.
هوش مصنوعی: در زمان عمر، همهٔ انسانها چه فقیر و چه غنی به یک اندازه در ضرر و زیان هستند.
هوش مصنوعی: در اینجا به تفاوتهای اجتماعی و جایگاههای مختلف افراد اشاره شده است. برخی از افراد از ثروت و طلا تاج و مقام به دست میآورند، در حالی که برخی دیگر با زحمت و سختی، حتی با پرورش گیاهان، موفق به دستیابی به موفقیت و افتخار میشوند. این موضوع نشاندهندهی تنوع در مسیرهای رسیدن به اهداف و موفقیت در زندگی است.
هوش مصنوعی: صبح که میآید، همه افراد به یکسان از آن بهرهمند میشوند، درست مانند اینکه وقتی شب میشود، همه در تاریکی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون استفاده درست از عمرش کمبودی احساس کند، در واقع در این دنیای پرمشغله متضرر و آسیبدیده است.
هوش مصنوعی: عمر انسان مانند کاه است که در آتش میسوزد، و تنها چیزی که این کاه را سوزانده و از بین میبرد، چرخ زندگی است. پس زندگی و عمر انسان به سرعت در حال گذر است و باید قدر آن را دانست.
هوش مصنوعی: هر روز بخشی از وجودم کمتر میشود و روزی خواهد رسید که قسمتی از من به واسطه مرگ از بین برود، و روزی دیگر نیز ممکن است که این زندگی بر اثر قضا و قدر به پایان برسد.
هوش مصنوعی: هر دو ما، من گدای درگاه و تو سرور، در حقیقت زمان را به یک شکلی سپری میکنیم و عمر ما هر دو در برابر سال و ماه مشابه است.
هوش مصنوعی: خواستههای و آرزوهای مخلوقات متفاوت هستند و هیچکس نمیتواند در برابر قدرت طبیعت و حوادث آن ایستادگی کند. در واقع، هر موجودی با چالشها و سختیهای خاص خود روبروست و هیچکدام از آنها نمیتوانند خیالی از غلبه بر شرایط سخت داشته باشند.
هوش مصنوعی: آتش سوزان و داس تیز هر دو ویژگی مشترکی دارند که به زندگی گیاهان لطمه میزنند؛ یعنی هر دو میتوانند سبب خشک شدن و نابودی گیاهان شوند.
هوش مصنوعی: شمع در برابر باد هیچ نوعی از حفاظت ندارد و نمیتواند از آن در امان باشد. همچنین، پنبه نیز نمیتواند از آتش دور بماند و در امان بماند.
هوش مصنوعی: شاه در حالتی خجالتی و پنهان است، در حالی که من از کارهای او باخبر هستم. او مشغول کارهای خود است و من از مقام و موقعیت خود بیخبر و بیکار هستم.
هوش مصنوعی: من آزاد و رها هستم، اما او گرفتار و در بند است. من از وضعیت خود آگاه و هوشیار هستم، در حالی که او از مسیر و حقیقت بیخبر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی هر یک چون دو هفته گرد ماه
جامهشان غفه، سموریشان کلاه
ای ممالک را مبارک پادشاه
ای سزای خاتم و تخت و کلاه
تیغ خونخوارت پذیرفتار فتح
عفو جانبخشت خریدار گناه
روز کوشش بحر گردون کر و فر
[...]
باز یونس را نگر گم گشته راه
آمده از مه به ماهی چند گاه
ای جهانت بر جهانداری دلیل
وی خدایت بر خداوندی گواه
وی ز مهر سایه ات خورشید روی
در جهان، آورده هر روزی پگاه
هم جهان جاه را انصاف و امن
[...]
پیش جوش عفو بیحد تو شاه
توبه کردن از گناه آمد گناه
بس که گمره را کنی بس جست و جو
گمرهی گشتهست فاضلتر ز راه
منطقم را کرد ویران وصف تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.