زهی ملک لطافت را وجودت نازنین شاهی
جهان عالم آرایت سپهر حسن را ماهی
ز مهر رویت ار عکسی فتد بر عالم خاکی
هزاران ماه کنعانی بر آرد سر ز هر چاهی
بگرد غنچه خندان در آمد سبزه خطت
تو گوئی مور پیدا کرده بر تنگ شکر راهی
مه دیگر شود پیدا سپهر لاجوردی را
اگر در تیره شب ناگه نمائی رخ ز خرگاهی
مکن با عاشقان جوری عزیز من از آن ترسم
که در آئینه حسنت رسد از چشم بد آهی
کمال حسن شاهی را نباشد هیچ نقصانی
اگر پرسد گدائی را ز راه لطف گه گاهی
مرا بار غمت بر دل فزون میآید از کوهی
ترا باری ز بیرحمی همی آید کم ازکاهی
شب یلدای هجرانت تسلی میدهم دلرا
که شام غم رسد روزی بشادی سحرگاهی
اگر روی ترا بینم شود اندیشه های بد
تو چون ابن یمین آخر کجا یابی نکو خواهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و لطافت محبوبش اشاره میکند و او را مانند ماهی در آسمان زیباییها توصیف میکند. او میگوید اگر تصویر محبوبش بر روی زمین بیفتد، هزاران ماه زیبا به وجود خواهد آمد. شاعر از عاشقانه بودن ارتباط خود میگوید و نگران است که این عشق به چشمهای حسود آسیب برساند. او تأکید میکند که کمال زیبایی محبوب بدون نقص است و حتی گدایان نیز از لطف او بهرهمند میشوند. همچنین، احساس غم و اندوه ناشی از دوری محبوبش را با بار کوهی مقایسه میکند و به تسلی دلش در شب یلدای فراق اشاره میکند. در نهایت، او هشدار میدهد که اگر زیبایی محبوبش را ببیند، افکار منفی و بیخودی به سراغش میآید.
هوش مصنوعی: عجب که وجود تو، ای دلبر لطیف، مانند پادشاهی در جهان است و زیبایی آسمان را چون ماهی در نظر میآورد.
هوش مصنوعی: اگر تصویری از چهرهٔ تو بر این دنیای خاکی بیفتد، هزاران ماه زیبا و درخشان از هر چاهی سر بر میآورند.
هوش مصنوعی: در میان سبزهای که سبز و شاداب است، غنچهای خوشبو و خندان به چشم میخورد؛ گویی زیبایی و لطافت چهره تو به گونهای است که همچون موری که بر سطح شیرینی در حال حرکت است، دلنشین و جذاب است.
هوش مصنوعی: اگر در شب تار، ناگهان چهرهات را از زیر سایهای نمایان کنی، چون ماه در آسمان آبی روشن میشود.
هوش مصنوعی: ای عزیز من، طوری با عاشقان رفتار نکن که نگرانم. مبادا زیباییات در آئینه به چشم بد بیفتد و باعث شود که دلم به درد بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و کمال شاهانه وجود داشته باشد، هیچگونه نقصی در آن نخواهد بود، حتی اگر گدا گهگاهی از سر لطف بپرسد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه تو مانند کوهی بر دل من سنگینی میکند، در حالی که بار بیرحمی تو حتی از یک کاه هم کمتر نیست.
هوش مصنوعی: در شب یلدا، وقتی که غم فراق تو را احساس میکنم، دلم را تسلی میدهم به این امید که روزی درد و اندوه به شادی صبحگاهی تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر تو را ببینم، فکرهای ناپسند تو برای من مانند ابن یمین میشود، پس کجا میخواهی کسی را به خوب بودن پیدا کنی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نباشد بس عجب شاها! اگر شادی کند شاهی
ز چون تو شه، که شاهان چون ستاره اند و تو ماهی
چنان کز تو به نزدیک منست ای خسرو آگاهی
ز تو تا خسروان چندان بود کز ماه تاماهی
ایا مر گاه شاهی را به جای یوسف چاهی
[...]
به من بگذشت ناگاهی جهان افروز دل خواهی
قدش نازنده چون سروی رخش تابنده چون ماهی
ز قیرش بر سمن دامی ز مشکش پرشکر مهری
زسحرش در مژه تیغی ز سیمش در زنخ چاهی
بدو گفتم نگارینا زمانی مگذر از پیشم
[...]
الا ای نقش کشمیری الا ای حور خرگاهی
به دل سنگی به بر سیمی به قد سروی به رخ ماهی
شه خوبان آفاقی به خوبی در جهان طاقی
به لب درمان عشاقی به رخ خورشید خرگاهی
خوش و کش و طربناکی شگرف و چست و چالاکی
[...]
نگارینا نمیشاید ترا گفتن برخ ماهی
که در حسنت کسی همتا ندید از ماه تا ماهی
ز نور روی تو خورشید اگر نه ذره ئی بودی
برین پیروزه او رنگش مسلم کی شدی شاهی
دلم را ز آتش اندوه بآب لطف برهاند
[...]
نگاری کز رخ چون مه کند بر نیکوان شاهی
بهشتست او که اندر وی بیابی هرچه می خواهی
اگرچه عاشقانش را بهشت اندر نظر ناید
غلام هندوند اورا همه ترکان خرگاهی
ایا دنیا زتو گلشن بعشق تست جان درتن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.