گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ابن یمین

ای ماه آسمان لطافت جمال تو

ترسم همیشه بر تو ز عین الکمال تو

همچون سواد چشم و سوید ای دل مرا

نور و سرور دیده و دل داد خال تو

از بسکه با تو راست دلم گر چه کج بود

محراب سازم ابروی همچون هلال تو

جان و جهان ز بهر وصال تو بایدم

چه جان و چه جهان چو نباشد وصال تو

روزی مرا برابر سالی بشب رسد

در آرزوی طلعت فرخنده فال تو

وقت زوال اگر چه بلندست آفتاب

ای آفتاب حسن مبادا زوال تو

ابن یمین بطره و خال معنبرش

می‌ده نشان آنکه بپرسد ز حال تو

 
 
 
ادیب صابر

آراسته است روی جمال از جمال تو

بر بسته باد چشم کمال از جلال تو

مولانا

ای دیده من جمال خود اندر جمال تو

آیینه گشته‌ام همه بهر خیال تو

و این طرفه‌تر که چشم نخسپد ز شوق تو

گرمابه رفته هر سحری از وصال تو

خاتون خاطرم که بزاید به هر دمی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حافظ

ای آفتاب آینه دار جمال تو

مشک سیاه مجمره گردان خال تو

صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود

کـ‌این گوشه نیست درخور خیل خیال تو

در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن

[...]

جامی

زینسان که خو گرفت دلم با وصال تو

وای من آن زمان که نبینم جمال تو

مردم ز فرقت تو کجا رفت آنکه من

هر لحظه دیدمی رخ فرخنده فال تو

بینم جهان به روی تو روی تو گوییا

[...]

اسیری لاهیجی

تا جان ماست مونس خیل خیال تو

بودم همیشه مست شراب وصال تو

کردیم پاک آینه دل ز زنگ غیر

تا رو در آینه بنماید جمال تو

رخسار تو بحسن و جمالست بی نظیر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه