واجب بود از راه نیاز اهل زمن را
در خواستن از حق بدعا شیخ حسن را
آنسایه یزدان که چو خورشید بیاراست
رایش بصفا روی زمین را و زمن را
در رسته بازار هنر ملک خریدست
وز گوهر شمشیر ادا کرده ثمن را
گر جمله جهان صدقه کند همت رادش
اینخانه ادا را بود اثار نه من را
از دل الم فقر برد مرهم جودش
زانگونه که صابون برد از جامه درن را
چون از پی تحریر کند خامه گهر بار
قیمت برود مرسله در عدن را
بر چرح کمان وش ز پی مدحت جاهش
سوفار صفت تیر گشاد است دهن را
یکروز مصافش زتن زار اعادی
صد ساله فزون طعمه دهد زاغ و زغن را
هنگام ملاقات دو صف از تف تیغش
بدرود کند جان سپر برد یمن را
از ربقه فرمانش سر آنکس که برون برد
آماده نهاد از پی خود تیغ و کفن را
آنکس نهد از درگه او روی بغیری
کز جهل کند تره بجا سلوی و من را
ایمظهر الطاف الهی دل پاکت
بشناخته چون مردم یکفن همه فن را
پیوسته ز پروانه رأی تو برد نور
این شمع زر اندوده فیروزه لگن را
بانگهت خلق تو ز خود لاف زدن نیست
جز عین خطا نافه آهوی ختن را
از گلشن خلق تو وزد باد بهاری
در باغ که خوشبوی کند صحن چمن را
سرتا سر آفاق چو بگرفت سپاهت
ناچار عدو هاویه بگزید وطن را
شمشیر تو اندر دل چون سنگ عدویت
مانند سنانی که دهد جای مسن را
گه تیغ تو سازد دو تن از یکتن دشمن
گه تیر تو یک تن کند از خصم دو تن را
چون دست اجل گردن خصم تو همی بست
از حبل وریدش بسزا یافت رسن را
بیداری و هوشیاری بخت تو ربوده است
از چشم بد حاسد جاه تو وسن را
هست ابن یمین داعی جاه تو وبا شد
آگاهی ازین واقف هر سر و علن را
تا در نظر دیده وران حسن فزاید
تاب وشکن زلف بت سیم ذقن را
بادا دل اعدای تو از صر صر قهرت
چون زلف بتان کرده ضمان تاب و شکن را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی فضایل و ویژگیهای یک شخصیت بزرگ و محبوب به نام شیخ حسن است. شاعر به نیاز مردم زمانهاش اشاره میکند و دعا میکند که شیخ حسن درخواستههایشان را برآورده کند. او به صفا و نورانی بودن چهرهی شیخ حسن و تأثیر او بر زمین و زمان اشاره میکند.
شاعر از مهارتهای او در هنر و جنگ و همچنین بخشندگیاش یاد میکند، و به تواناییهای او در نبرد پرداخته و او را به عنوان یک قهرمان معرفی میکند که دشمنان را از میدان به در میکند. در ادامه به قدرت و بلاغت او اشاره شده و ابراز میکند که اگرچه دشمنان او تواناییهایش را نادیده میگیرند، ولی در واقع او شخصیتی بزرگ و شایستهی احترام است.
در نهایت، شاعر دعا میکند که عذاب و خشم او دشمنانش را در برگیرد و از طرفی زیبایی و محبتی که او به مردم دارد، همواره پابرجا بماند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که لازم بود که مردم زمان خود از درگاه خداوند درخواست کنند و دعاهای شیخ حسن را مورد توجه قرار دهند.
هوش مصنوعی: سایه خداوندی که مانند خورشید زیبایی را درخشان کرده است، زمین را زیبا و گرفتهام را روشن میکند.
هوش مصنوعی: در عرصه هنر، افرادی که به عنوان خریدار دیده میشوند، با نشان دادن مهارتهای خود و با استفاده از تواناییهایشان، به نوعی ارزش و بهایی را برای آثار هنری تعیین میکنند.
هوش مصنوعی: اگر تمام جهان هم بخواهد به خاطر نیکخواهی من کمکی کند، باز هم این خانه (دل) نمیتواند آثار محبت و فداکاریام را نشان دهد.
هوش مصنوعی: بدیهای فقر را دل انسان میزداید و با generosity او، راحتی و آسایش را به ارمغان میآورد، مانند اینکه صابون لکهها را از لباس پاک میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که قلم با دقت و زیبایی بنویسد، ارزش نوشته بالا میرود و به جایی با ارزش چون عدن میرسد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به توصیف و ستایش از ویژگیهای یک کمان میپردازد. او اشاره میکند که این کمان که شکل زیبایی دارد، به گونهای طراحی شده که تیر را به شکلی قوی و دقیق شلیک میکند. به عبارت دیگر، او به ترکیب زیبایی و کارایی در کمان و تیر اشاره کرده و از آن به عنوان نمادی از قدرت و هنر یاد میکند.
هوش مصنوعی: روزی در نبرد، او از کمر و اندام ضعیف دشمنان، به مدت صد سال بیشتر، طعمه زاغ و زغن خواهد شد.
هوش مصنوعی: در زمان دیدار دو گروه، تیغ او نشان از جدایی و خداحافظی میدهد و جان سپرمان را به سرزمین یمن تقدیم میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده است که فرمانی که به دیگران داده میشود، بر گردن کسی است که آن را اجرا میکند. کسی که به دنبال او حرکت میکند، باید با خود ابزار جنگ و آمادگی را همراه داشته باشد. یعنی در موضوعی که پیش میآید، افراد باید خود را برای رویارویی با چالشها آماده کنند.
هوش مصنوعی: کسی که از درگاه او روی برمیگرداند و به غیر او روی میآورد، به دلیل جهالتش، نمیتواند مانند آنچه که شایسته است، از نعمتها بهرهمند شود و در نتیجه به دلخواهی خود دست نمییابد.
هوش مصنوعی: ای نمایندهی رحمتهای الهی، دل باصفای تو را شناختهام، همانطور که مردم هر گونه هنری را یاد میگیرند.
هوش مصنوعی: پیوسته به خاطر پروانه است که نور این شمع با طلا و سنگ فیروزه، وزین و زیبا به نظر میآید.
هوش مصنوعی: صدای تو به دیگران این نیست که از خودتان سخن بگویید، بلکه این تنها شبیه به اشتباه است، همانند زیبایی و لطافت موی آهوی ختن.
هوش مصنوعی: از گلستان انسانها نسیم بهاری میوزد و باغ را خوشبو میکند و عطر آن فضای چمن را معطر میسازد.
هوش مصنوعی: وقتی که تمام دنیا را نیروهای تو فرا گرفتند، دشمن چارهای جز فرار به دوزخ نداشت.
هوش مصنوعی: شمشیر تو مانند سنگی در دل دشمنانت تاثیر میگذارد، مثل سنگی که جای سنی را پر میکند.
هوش مصنوعی: هر زمان که شمشیر تو دو نفر را به جان هم میاندازد، تیر تو میتواند یک نفر را به اندازه دو نفر از دشمنانش نابود کند.
هوش مصنوعی: وقتی که دست مرگ گردن دشمن تو را گرفت و او را از زندگی محروم کرد، به درستی به او طناب بسته شد.
هوش مصنوعی: بیداری و هوشیاری تو باعث شده تا بختت از چشم بد حسودان در امان باشد و مقام و منزلت تو را حفظ کند.
هوش مصنوعی: ابن یمین به عنوان یک دعوتکننده به جاه و مقام تو وجود دارد و آگاهی از این وضعیت برای هر کسی که سر و زبان دارد، آشکار و مشخص است.
هوش مصنوعی: اگر زلفهای زیبای معشوق در نظر محبان بیش از پیش جلوه کند، زیبایی و تابش آن از زیر چانهاش بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای کاش دل دشمنان تو، از شدت خشم تو مانند زلف معشوقهها، دچار تاب و شکن شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را
بر سلطنت حسن سجل ساخت چمن را
شاخ گل خوش بو به ره باد سحرگاه
بگشود سر نافه غزالان ختن را
شد لاله به خمیازه به یاد می لعلت
[...]
چشمت بفسون بسته غزالان ختن را
آموخته طوطی ز نگاه تو سخن را
پیداست که احوال شهیدانش چه باشد
جائیکه بشمشیر ببرند کفن را
معلوم شد از گریه ابرم که درین باغ
[...]
دلگیر کند غنچه من صبح وطن را
در خاک کند کلفت من سرو چمن را
یوسف نه متاعی است که در چاه بماند
از دیده بدخواه چه پرواست سخن را؟
از داغ ملامت جگر ما نهراسد
[...]
گل با سر بازار بسنجد چو چمن را
بازر به ترازو ننهد خاک وطن را
بر سرو، نسیم سحری برگ گل افشاند
بنگر به گلستان دم طاووس چمن را
ای هم نفسان سیر چمن فرع دماغ است
[...]
بازآ که دل از داغ تو آراسته تن را
پر ساخته زین لاله سراپای چمن را
ای روشنی دیده چو گشتی ز نظر دور
زنهار فراموش مکن حب وطن را
جز نام تو حرف دگرم ورد زبان نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.