دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست
وز دست تو بسی چو مرا پای در گلست
شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی
فرهاد جان سپرده و مجنون بی دلست
گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته ام
جز با تو دوستی نکند هرکه عاقلست
گر من ببوسه مهر نهم بر لبت رواست
شهد عقیق رنگ تو چون موم قابلست
در روز وصلت از شب هجرم غمست و من
روزی نمی خوهم که شبش در مقابلست
دلرا مدام زاری از اندوه عشق تست
اشتر بناله چون جرس از بار محملست
روز وصال یار اجل عمر باقی است
وقت وداع دوست شکر زهر قاتلست
بیند ترا در آینه جان خویشتن
دلرا چو با خیال تو پیوند حاصلست
هرجا حدیث تست ز ما هم حکایتیست
این شاهباز را سخنش با جلاجلست
من چون درای ناله کنانم ولی چه سود
محمول این شتر چو جرس آهنین دلست
اشعار سیف گوهر در پای عشق تست
این نظم در سراسر این بحر کاملست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این وضع بین که گویی لطف مشکّلست
یا شاخهای سدره بطوبی موصّلست
یا تخته بند باغچۀ عقل و دانش است
یا زیر تیشۀ عمل نوح مرسلست
یا در بر مصاف سپرهای دیلمست
[...]
ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست
هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست
منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی
هر جا که میروی همه جای تبذلست
بگشای حلق بلبله تا قلقلی کند
[...]
ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلست
فریاد ما ز جلوه ی آن روی چون گلست
گویا ندارد از قدو زلف تو آگهی
مرغ چمن که شیفته ی سرو و سنبلست
گر دست فتنه سلسله ی هستیم گسست
[...]
شیب و شباب راه عدم را مراحلست
عمر تو راه دور و درازش دو منزلست
وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب
کی کهربا رباید کاهی که در گلست
چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست
[...]
افسارش از بریشم و پالان ز مخملست
هر چند بد صدا است ولیکن مجللست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.