سزد که یزد نوازد به بام گردون کوس
به شکر آنکه رسد موکب امام از طوس
بایمن اندرش از صدق صوت یا سبوح
بایسر اندرش از قدس بانگ یا قدوس
دگر خصایص تسبیح آید از زنار
دگر معانی تکبیر خیزد از ناقوس
کنون مسایل موهوم را نگر معلوم
کنون مشاکل معقول را نگر محسوس
ایا نسیم سحر ای سمند جم تا چند
به گرد خرگه معشوق و عاشقی جاسوس
یکی بپوی و بسوزان مجامر پرویز
یکی بپای و برافشان ذخایر کاووس
چمن ز سبزه بیارای چون پر طوطی
دمن ز لاله بپیرای چون دم طاووس
بپیچ پنجهٔ مهر و بگو که راه بروب
بمال گوش سپهر و بگو که خاک ببوس
بدین نمط چو فزودی بیزد آرایش
ز بندگان امامت بخواه عزّ جلوس
نی این حدیث خطا شد ز من که شخص امام
بس است از پی آرایش بلاد نفوس
فلک به محفل دربان او چو فانوسی است
که هست مشعل خورشید شمع آن فانوس
در این قوافی مجهول تا بود معروف
بود حبیبش مسعود و حاسدش منحوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو
گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
بزرگوار جهان ، شمس دین ، بزرگ کریم
تویی ، که هست به تو بیضهٔ هدی محروس
رفیع قدر ترا آفتاب برده سبق
عریض جاه تو بر روزگار کرده فسوس
به یک نظر تو ببینی هزار علم دقیق
[...]
تو را خرامش کبک است و کشی طاووس
مثل زنند ز حسنت همی به روم و به روس
همای فاخته مهری، تذرو طوطی لفظ
گرفته دوری سیمرغ و زینت طاووس
ز چهره تو فزون گشته باغ را دیدار
[...]
نماز شام که بر وفق رأی بطلمیوس
برفت خور به زمین همچو گنج دقیانوس
طلوع کرد نجوم از مطالع اقبال
به جستجوی مه عید عالمی جاسوس
نمود ماهچه از سطح لاجوردی چرخ
[...]
بیا به میکده بفروش خرقهٔ ناموس
ریا و شمعه رها کن به زاهد سالوس
حریف مصطبه و ساغرم به بانگ بلند
به زیر پرده از این پس دگر نگویم کوس
فلک به دست ستم بین که زیر پای بکوفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.