بزرگوار جهان ، شمس دین ، بزرگ کریم
تویی ، که هست به تو بیضهٔ هدی محروس
رفیع قدر ترا آفتاب برده سبق
عریض جاه تو بر روزگار کرده فسوس
به یک نظر تو ببینی هزار علم دقیق
به یک صفت تو ببخشی هزار گنج عروس
مکارم تو کند مرده را همی زنده
مکارم تو به آمد ز طب جالینوس
گر نه وحی درین عهد منقطع بودی
ز کردگار به دست تو آمدی ناموس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل درباره شخصیت بزرگ و با کرامت شمس دین، بزرگ کریم است. شاعر او را به عنوان شخصیتی دارای مقام و منزلت عالی توصیف میکند که در علم و فضائل انسانی بینظیر است. او به برکت یک نگاه و صفاتی که دارد، میتواند دانش و ثروتهای زیادی را ببخشد. مکارم و فضائل او حتی میتواند جان مردگان را زنده کند و ناشناختهها را آشکار سازد. شاعر به قدرت و تأثیر او بر زمانهاش اشاره میکند و میگوید که اگر وحی در این زمان قطع نمیشد، قوانین الهی از طریق او به بشر منتقل میشد.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار جهان، ای شمس دین و انسان بزرگ و با کرامت، تو هستی که چراغ هدایت در دنیا به تو وابسته است و به واسطهٔ وجود تو روشن و محفوظ مانده است.
هوش مصنوعی: تو دارای مقام بلندی هستی که آفتاب هم در آن پیشی گرفته و وسیع بودن مقام تو باعث شده که بر زمانه تأثیر بگذاری.
هوش مصنوعی: با یک نگاه تو میتوانی هزاران دانش عمیق را درک کنی و با یک ویژگی از تو، میتوانی هزاران گنجینه ارزشمند را هدیه کنی.
هوش مصنوعی: نیکوییها و ویژگیهای برجسته تو حتی میتواند فرد مرده را زنده کند؛ نیکیهای تو از علم پزشکی جالینوس نیز فراتر رفته است.
هوش مصنوعی: اگر وحی در این زمان قطع نشده بود، به دست تو نمیرسید این شریعت و فرمان الهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو
گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
تو را خرامش کبک است و کشی طاووس
مثل زنند ز حسنت همی به روم و به روس
همای فاخته مهری، تذرو طوطی لفظ
گرفته دوری سیمرغ و زینت طاووس
ز چهره تو فزون گشته باغ را دیدار
[...]
نماز شام که بر وفق رأی بطلمیوس
برفت خور به زمین همچو گنج دقیانوس
طلوع کرد نجوم از مطالع اقبال
به جستجوی مه عید عالمی جاسوس
نمود ماهچه از سطح لاجوردی چرخ
[...]
بیا به میکده بفروش خرقهٔ ناموس
ریا و شمعه رها کن به زاهد سالوس
حریف مصطبه و ساغرم به بانگ بلند
به زیر پرده از این پس دگر نگویم کوس
فلک به دست ستم بین که زیر پای بکوفت
[...]
سزد که یزد نوازد به بام گردون کوس
به شکر آنکه رسد موکب امام از طوس
بایمن اندرش از صدق صوت یا سبوح
بایسر اندرش از قدس بانگ یا قدوس
دگر خصایص تسبیح آید از زنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.