جعد مشکینت که دل وابسته سودای اوست
بسته افسون سحر چشم مارافسای اوست
گر دلم پروانه آن شمع روشن شد چه شد
ای بسا دلها که چون پروانه ناپروای اوست
خانه چشمش سیه کان شوخ یغماییصفت
خانه صبر دل مسکین من یغمای اوست
نسبت بالای او با سرو کردم غقل گفت
در چمن سروی نمیبینم که هم بالای اوست
دی به وعده گفت: فردا روی بنمایم ترا
مژدهای خوش داد و دل بر وعده فردای اوست
هرکسی را بر جبین سیمای محبوبی دگر
بر جبین خاک خورد من همه سیمای اوست
زاهدان مأوی به جنّت یافتند ابن حسام
معتکف شد بر درش کان جنّت المأوای اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذبه محبوب میپردازد که دل شاعر را به خود جلب کرده است. شاعر از جعد نرم و موی گیسوان محبوب صحبت میکند و به افسون چشمان او اشاره دارد که دلها را تسخیر میکند. او به شمع و پروانه تشبیه میکند و میگوید که دلش مانند پروانهای به دور شمع روشن محبوب میچرخد. چشمهای محبوب مانند یک خانه تاریک است که صبر و تحمل شاعر را میرباید.
شاعر درباره زیبایی محبوبش میگوید که هیچ سروی در چمن نمیتواند با او مقایسه شود. او به وعده محبوب اشاره میکند که میگوید فردا چهرهاش را نشان میدهد و این وعده، دل شاعر را خوشحال کرده است. همچنین، اشاره به این دارد که هر شخص دیگری ممکن است محبوبی داشته باشد، اما او تنها به سیمای محبوب خود فکر میکند. در پایان، شاعر به عبادت زاهدان در بهشت اشاره میکند و میگوید که او نیز به در محبوبش پناه آورده و آنجا را بهشت واقعی میداند.
هوش مصنوعی: موهای مشکی و فر تو، دل من را به خود وابسته کرده و در چشمان تو که مانند چشم مار سحرآمیز است، جادو و افسون خاصی نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر دل من مانند پروانه به سوی آن شمع روشن جذب شده است، چه اشکالی دارد؟ بسیاری از دلها هستند که مانند پروانه به سوی او بدون احتیاط میروند.
هوش مصنوعی: چشم آن معشوق زنگارآلود و سرکش، مانند یغماگر است. آنچه که قلب بیپناه من در تحمل میبیند، به دست آن یغماگر دزدیده میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و ارتفاع بالای کسی اشاره دارد که او را با سروی بلند در چمن مقایسه میکند. او میگوید که در این باغ، سرو دیگری با آن بلندی و زیبایی وجود ندارد که بتواند با او رقابت کند. این بیان نشاندهندهی برتری و خاص بودن فرد مورد نظر است.
هوش مصنوعی: روز دی (دیروز) به وعدهای که داد، گفت: فردا بر تو ظاهر میشوم. مژدهای خوش به تو داد و دلش به وعده فردای او خوش است.
هوش مصنوعی: هر شخصی به نوعی در چهره محبوب خود نشانی میبیند، اما من فقط تصویر محبوب خود را در تمام دنیا میبینم.
هوش مصنوعی: زاهدان به بهشت دست یافتند و ابن حسام در درگاه او معتکف شد، زیرا آن درگاه همانا بهشت موعود اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر بلندی بین، که دایم در سرم سودای اوست
قیمت هرکس بقدر همت والای اوست
بنده آن چشم مخمورم، که از مستی و ناز
در میان شهر در هر گوشه ای غوغای اوست
«لن ترانی » می رسد از غیب موسی را خطاب
[...]
سر بلندی بین که دایم در سرم سودای اوست
قیمت هر کس به قدر همت والای اوست
آنچه در چشمم ز یار و طلعت زیبای اوست
جای آن دارد اگر جان و دلم شیدای اوست
دارد از نور رخش شمع شبستان پرتوی
ورنه پروانه چرا زینگونه ناپروای اوست
او به کس ننموده روی و شهر ازو پر گفت و گوی
[...]
سرمه ره دردیده زان دارد که خاک پای اوست
هرکه را باشد ادب درچشم مردم جای اوست
شاخ گل را با چنان حسنی که از گل حاصل است
داغ حسرت بر دلش از قامت رعنای اوست
زان گنهکاری که با قدش بدعوی سروخاست
[...]
حسن خوبان جهان عکس رخ زیبای اوست
لاجرم در هر سری از زلفشان سودای اوست
آفتاب عشق با هر ذره دارد نسبتی
نسبت معشوق و عاشق عین نسبت های اوست
هست روشن پیش ارباب نظر چون آفتاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.