ای ز خطت غالیه پر مشک ناب
آینه دار رخ تو آفتاب
تا رخ تو رونق مه بشکند
برشکن آن طّره مشگین ناب
با رخ تو مهر ندارد فروغ
ذره نیارد بر خورشید تاب
دوش مرا خیل خیالت ببرد
صبر و قرار از دل و از دیده خواب
مردمک دیده کند دم به دم
روی من از اشک ملَّون خضاب
دیده میندیش ز طوفان غم
مردم آبی نشکوهد ز آب
خاک درت مسکن ابن حسام
کوی تواش درگه دولت مآب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای شب تازان چو ز هجران طناب
علت خوابی و تو را نیست خواب
مکر تو صعب است که مردم ز تو
هست در آرام تو خود در شتاب
هرگز ناراست جز از بهر تو
[...]
دوش نبرده ست مرا هیچ خواب
خفتن عشاق نباشد صواب
چشم من ار خواب نیابد رواست
آب گرفته است در او جای خواب
گر شکر آمد لب شیرین یار
[...]
لعل طراز کمر آفتاب
حله گر خاک و حلی بند آب
گفتمش: ای تا جور جم جناب!
بخت ندیده چو تو شاهی به خواب
هم سبب مبداء و اصل مآب
هم غرض بودن یوم الحساب
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.