تا که خود را ز بر دوست جدا میبینم
مبتلای غم و در بند بلا میبینم
دل و جانم اگر از عشق فنا شد، غم نیست
که بقای همه را من به فنا میبینم
میندانم به حقیقت که چه باشد در عشق
که از او رابطهٔ شاه و گدا میبینم
سر مویی ز طبیبان نکشم منت از آنک
درد خود را به لب یار دوا میبینم
پادشاهی کنم ار سایه به سر افکندم
زلف او را به صفت پرّ هما میبینم
به خدا ذرهای از پرتو روی مه ماست
این همه نور که با مهر سما میبینم
هر کجا مینگرم پرتو نور رخ اوست
از چراغ دل و دیده چه ضیا میبینم
کی کجا کس ز دم عیسی روح الله دید
فیضهایی که من از باد صبا میبینم
دوش وقت سحر آورد مرا مژده و گفت
دلبرت را به سر صلح و صفا میبینم
گفتمش یار کجا بود و چه فرمود مگر
که تو را این همه با فرّ و بها میبینم
گفت میگفت مرا هست بلنداقبالی
که نوازم گرش از وصل روا میبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از احساس عمیق عشق و دردهای ناشی از جدایی است. شاعر از غم و بلای خود میگوید و تأکید میکند که حتی اگر دل و جانش به خاطر عشق نابود شود، نگران نیست، زیرا همه چیز در نهایت به فنا خواهد رفت. او عشق را به عنوان رابطهای بین شاه و گدا توصیف میکند و به قدرت عشق و تأثیرات آن بر زندگی اشاره دارد. با اینکه دردهایش را میبیند، اما درمان آن را در نزد یار مییابد. شاعر در نهایت به نور و زیبایی روی یار اشاره میکند و میگوید که عیسی روحالله نیز نداشته است، اما او دلدادگی و خوشبختی را از نسیم صبح مییابد. شعر به امید و آرامش در عشق نیز میپردازد.
هوش مصنوعی: هرگاه که خود را از محبوب دور میبینم، دچار غم و درگیر مشکلات میشوم.
هوش مصنوعی: اگر دل و جانم به خاطر عشق از بین برود، نگران نیستم چون میبینم که همه چیز در حال نابودی است.
هوش مصنوعی: نمیدانم در عشق حقیقت چیست، اما آنقدر تاثیرگذار است که میبینم بین پادشاه و گدا رابطهای برقرار است.
هوش مصنوعی: من برای درمان درد خود از هیچ دکتری کمک نمیخواهم، زیرا میبینم که درمان واقعیام در لبخند و نزدیکی معشوقم نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر سایه او بر سرم بیفتد، میتوانم پادشاهی کنم و زلف او را به زیبایی پرندۀ هما میبینم.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، این همه نوری که از آسمان میبینم، فقط یک بخش کوچکی از زیبایی و درخشش چهره معشوق ماست.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه میکنم، تابش نور روی او را میبینم. از چراغ دل و چشم، چه درخشندگی زیبایی به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: کیست که مانند من از نسیم صبحگاهی فیض و برکتهایی را ببیند که عیسی روحالله به کسی بخشیده است؟
هوش مصنوعی: دیروز در صبح زود، خبری خوش به من رسید که محبوبم را در حالتی از آرامش و صلح میبینم.
هوش مصنوعی: به او گفتم که یار کجاست و چه میگوید، اما تنها چیزی که میبینم زیبایی و اعتبار توست.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که شخصی به خود میگوید که از خوششانسی و موفقیت برخوردار است و اگر بتواند معشوقش را نوازش کند، این موفقیت بیشتر خواهد شد. در واقع، او احساس میکند که با وجود فاصله یا مشکلات، اگر فرصتی برای وصل و نزدیکی به معشوق بیابد، خوشبختی بیشتری را تجربه خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خراباتِ مُغان نورِ خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای مَلِکُالْحاج که تو
خانه میبینی و من خانهخدا میبینم
خواهم از زلفِ بُتان نافهگشایی کردن
[...]
نظری میکنم و وجه خدا میبینم
روی آن دلبر بیروی و ریا میبینم
بر جمالش همگی صورت جان مینگرم
وز کمالش همه تن لطف و وفا میبینم
نه به خود مینگرم صنع خدا تا دانی
[...]
پرتو روی تو از روی صفا میبینم
مردم چشم تو در عین حیا میبینم
در لبت مینگرم، جوهر جان مییابم
در رخت مینگرم، صنع خدا میبینم
شام گیسوی تو یا ملک ختن مینگرم؟
[...]
باز در دیر بتی عشوهنما میبینم
کاهل دین را ز وی آشوب و بلا میبینم
زاهدا منع مکن چون نگرم در رخ او
عیبِ این چیست که در صُنع خدا میبینم
من و مایی نبود در رَهِ وحدت هُش دار
[...]
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه میبینی و من خانه خدا میبینم
نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش
که من این مسأله بی چون و چرا میبینم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.