ز حال من خبرت نیست کز فراق تو چونم
همی ز بسکه کنم گریه غرق لجه خونم
که تا به زلف چو زنجیر توکنند به قیدم
همیشه با دل پرخون به درس ومشق جنونم
علاج درد دل از غم سکون وصبر شد اما
کنم چه چاره که از دست رفته صبر وسکونم
ز قید مهر توهرگز برون نمی رودم دل
ز قیدعالم امکان اگر کنند برونم
مرا زعشق تواقبال شدبلند ولیکن
بسی ز درد فراقت شکسته بال وزبونم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عواطف عمیق و غمگین شاعر از جدایی و فراق محبوبش است. شاعر از درد و رنجی که به خاطر این جدایی متحمل میشود سخن میگوید و بیان میکند که بغض و گریهاش او را غرق در غم کرده است. او احساس میکند که از زنجیر عشق محبوبش هیچگاه نجات نمییابد و ناتوان از صبر و آرامش است. عشقش به محبوب به او قدرت عطا کرده، ولی در عین حال به خاطر فراق، بال و پر او را شکسته و احساس یأس و تنهایی را در او به وجود آورده است.
به طور کلی، این شعر ابراز حسرت و درد عمیق شاعر به خاطر جدایی از محبوبش و تأثیر عاطفی آن بر زندگیاش است.
هوش مصنوعی: حال من را نمیدانی؛ از درد جدایی تو آنچنان گریه میکنم که به شدت غرق در خون خودم شدهام.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زلفت مرا به زنجیر بکشاند، من همواره با دل پرخون، درگیر درس و مشق دیوانگیام خواهم بود.
هوش مصنوعی: درمانی برای درد دل پیدا کردم، اما این درمان به خاطر غم و سکون و صبر من به دست آمده است. حالا نمی دانم چه باید بکنم، زیرا آرامش و صبرم دیگر از من رفته است.
هوش مصنوعی: هرگز از محبت تو جدا نمیشوم، حتی اگر در دنیا بتوانند به زور مرا آزاد کنند. دل من هرگز از عشق تو رهایی نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: عشق مرا به اوج و بالندگی رساند، اما درد جدایی باعث شده که نتوانم پرواز کنم و به شدت رنج میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.