سیاووش است گردیده زره پوش
ویا زلف است بردوش سیاووش
تعالی الله از آن زلف وبناگوش
که بردند از دلم صبر از سرم هوش
نمی باشد اگر ضحاک از چیست
دو مار از زلف دارد بر سر دوش
شد از آندم که دیدم روی او را
غم گیتی مرا از دل فراموش
ز دیدارش ز سر تا پا شدم چشم
زگفتارش ز پا تا سرشدم گوش
اگر آن خوبرو بدخو است غم نیست
که باشد خار با گل نیش با نوش
بلنداقبال اقبالت بلند است
که با آن ماهرو گشتی هم آغوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف سیاووش، قهرمان افسانهای، میپردازد و زیبایی او را تحسین میکند. زرهپوش بودن سیاووش و زلفهایش که بر دوش او افتاده، نمادی از جذابیت اوست. شاعر با استفاده از تصویرگری از زلف سیاووش و غمهای دل، به احساسات عمیق خود اشاره میکند. او حتی اگر سیاووش با مشکلاتی مانند ضحاک روبرو باشد، زیبایی و خوبی او را مهمتر میداند و به این نکته پرداخته که در کنار چنین چهرهای، امید و شادی به وجود میآید. در نهایت، شاعر به خوشبختی و موفقیت سیاووش اشاره میکند که به خاطر ارتباط با این غزال ماهروست.
هوش مصنوعی: سیاووش به زرهی مسلح شده است و یا موهایش بهمانند زلفی زیبا روی دوش او افتاده است.
هوش مصنوعی: خداوند بلندمرتبه است از آن زلف و این گیسوان که صبر و حوصلهام را از دلم برداشتند و از سرم عقل و هوش را گرفتند.
هوش مصنوعی: اگر ضحاک وجود نداشته باشد، پس این دو مار که بر روی دوش او نشستهاند، از چه چیزی هستند؟
هوش مصنوعی: به محض اینکه چهره او را دیدم، تمامی غمهای دنیا را از دل فراموش کردم.
هوش مصنوعی: از دیدن او، تمام وجودم تحت تأثیر قرار گرفت و از شنیدن صحبتهایش، تمامی حواسم را معطوف او نمودم.
هوش مصنوعی: اگر آن صورت زیبا بدخلق باشد، دلگیر نشوید؛ چون زیبایی مانند گل است که ممکن است خار هم داشته باشد و شیرینی هم ممکن است با تلخی همراه باشد.
هوش مصنوعی: شما خوششانس و سعادتمند هستید که به خاطر زیبایی و جذابیتتان توانستهاید با فردی دلانگیز، نزدیک و صمیمی شوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود زودا، که آیی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در آب پاغوش
چو شاهِ روم بود آن رویِ نیکوش؛
دو زلفش پیشِ او چون دو سیهپوش.
چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شبپوش
گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش
برآوردن برای فتنهٔ خلق
[...]
خداوندا زدوران زمانه
دلم از غصه چون دیگ است در جوش
همی سوزد جهان هر ساعتم دل
همی مالد فلک هر لحظه ام گوش
دراین فکرت چگونه خوش بود دل
[...]
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.