گنجور

 
بلند اقبال

تو شاه حسنی و داری ز مشک بر سر تاج

بگیر از همه دلبران عالم باج

دلم پی طلب بوسی از لبت خون شد

خدا کندکه نگردد کسی به کس محتاج

سواد طرهٔ تو برده ز آبنوس گرو

بیاض گردن تو طعنه می زند بر عاج

خبر ز حال دل من به زلف تو گردد

اسیر چنگل شهباز اگر شود دراج

به بوسهٔ حجر الاسود آرزو نکند

به خال کعبهٔ رویت نظر کند گر حاج

چه پرسی از دل من کز غم تو چون گردید

که تا خبر شوی از خشم سنگ زن به زجاج

ز عشق روی تو از شیخ شهر می بینم

بتر از آنچه ببیند حلیچ از حلاج

اگر تو تیغ کشی افکنم سپر از سر

وگر تو نیز زنی سینه را کنم آماج

ز فر بندگی تو بلنداقبالم

مکن ز سلک غلامان خود مرا اخراج

 
 
 
گلها برای اندروید
ادیب صابر

رخ تو روز منیر است و زلف تو شب داج

برید صبر مرا تیغ عشقشان اوداج

منم که روز منیرم زمان زمان گیرد

ز عشق روز منیر تو گونه شب داج

چو حاجبان سر زلفت سیاه پوشیده ست

[...]

اثیر اخسیکتی

مرا دلی است زصد گه نهاده بر ره حاج

بباجشان شده لکن طمع نداشته باج

شکر شکسته ز مقلان غنچه بویا

سپر فکنده ز پیکان غنچه غناج

به پرده دار صبا داده جان که باز افکن

[...]

حافظ

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج

سِزَد اگر همهٔ دلبران دَهَندَت باج

دو چشمِ شوخِ تو برهم زده خَطا و حَبَش

به چینِ زلفِ تو ماچین و هند داده خراج

بیاضِ رویِ تو روشن چو عارِضِ رُخِ روز

[...]

شمس مغربی

چو بحرنامتناهی ست دایما امواج

حجاب وحدت ریاست کثرت امواج

جهان و هر چه درو هست جنبش دریاست

ز قعر بحر به ساحل همی کند اخراج

دلم که ساحل دریای بی نهایت اوست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شمس مغربی
امیرعلیشیر نوایی

کسی که ملک دلش کرد خیل غم تاراج

پی عمارت آن غیر باده نیست علاج

جنون و عشق بتان باعثم به رسوائیست

کجاست می که مهیا شدست مایحتاج

به کوی عشق میان گدا و شه فرق است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه