گنجور

 
بلند اقبال

چه سان از رخ دهم نسبت به ماهت

توهستی گل چرا خوانم گیاهت

به عالم چون تو نبود خوبرویی

خدا از چشم بد دارد نگاهت

توشاه کشور حسنی و باشد

صف برگشته مژگانت سپاهت

اگر سروی چه می باشد قبایت

وگر ماهی چه می باشد کلاهت

سیه کردند آخر روزما را

خط وخال و دوچشمان سیاهت

مرانم بی گناه از در گنه نیست

اگر گویی که این باشد گناهت

غبار راه او کحل البصر شد

بلند اقبال تا شدخاک راهت