تحیر مطلعی سرزد چو صبح از خویشتن رفتم
نمیدانم که آمد در خیال من که من رفتم
صدای ساغر الفت جنون کیفیتست اینجا
لب او تا به حرف آمد من از خود چون سخن رفتم
شبم بر بستر گل یاد او گرداند پهلویی
تپیدم آنقدر بر خود که بیرون از چمن رفتم
ز بزم او چه امکانست چون شمعم برون رفتن
اگر از خویش هم رفتم به دوش سوختن رفتم
برون لفظ ممکن نیست سیر عالم معنی
به عریانی رسیدم تا درون پیرهن رفتم
تمیز وحدتم از گرد کثرت بر نمیآرد
به خلوت هم همان پنداشتم در انجمن رفتم
درین گلشن که سیر رنگ و بوی خودسری دارد
جهانی آمد اما من ز یاد آمدن رفتم
ندارم جز فضولیهای راحت داغ محرومی
به خاک تیره چون شمع از مژه بر هم زدن رفتم
به قدر لاف هستی بود سامان فنا اینجا
نفس یک عمر بر هم یافتم تا در کفن رفتم
به اثباتش جگر خوردم به نفی خود دل افشردم
ز معنی چون اثر بردم نه او آمد نه من رفتم
چو گردون عمرها شد بال وحشت میزنم بیدل
نرفتم آخر از خود هر قدر از خویشتن رفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ تجربههای درونی و معنوی گوهر وجود انسان است. شاعر از احساسات و خیالاتی سخن میگوید که در آن خود را گم کرده و به نوعی از هستی و عدم آن رهنمون میشود. او به تحیر و شگفتی خود از جداییاش از خویشتن اشاره میکند و حس میکند که با یاد معشوق در دنیای خیالی غوطهور شده است. شاعر ابراز میکند که در عین جدایی از خود، به درک عمیقتری از وجود و نیستی دست یافته است. در پایان، به این نتیجه میرسد که هرچند از خود رفته، اما در حقیقت هنوز همانند گذشته درون خود باقی است.
هوش مصنوعی: هنگام صبح، حیرتی به سراغم آمد و من از خودم خارج شدم. نمیدانم چه چیزی در خیال من بود که باعث شد احساس کنم از خود رفتهام.
هوش مصنوعی: صدای لیوانی که پر از محبت است، نشان از حالتی دیوانهوار دارد. وقتی لب آن محبوب به حرف آمد، من از خود بیخود شدم و به گونهای از خودم بیرون رفتم.
هوش مصنوعی: در شب، بر روی بستر گلی، یاد او مرا برانگیخت. آنچنان در خود تپیدم و غرق فکر او شدم که از چمن بیرون رفتم.
هوش مصنوعی: در میخانهای که اوست، چطور میتوانم از آنجا خارج شوم؟ من مانند شمعی هستم که با رفتن از خودم میسوزم.
هوش مصنوعی: عبارت بیانگر این است که نمیتوان به راحتی احساسات و معانی عمیق را با کلمات توصیف کرد. در واقع، گوینده به مرحلهای از درک و تجربه رسیده که میتواند برخی از حقیقتها را تنها درون خود احساس کند و نه با نقل آنها. این تجربه تا حدی عمیق است که از طریق کلام نمیتوان آن را منتقل کرد.
هوش مصنوعی: درست است که در جمع هم نمیتوانم از کثرت و تفاوتها فاصله بگیرم و احساس وحدت کنم. حتی در تنهایی نیز همینطور بود، که وقتی به جمع میروم، همان حالت را دارم.
هوش مصنوعی: در این باغ که پر از رنگ و عطر است، آدمیان زیادی آمدهاند، اما من از یاد و خاطرهها رفتهام.
هوش مصنوعی: من فقط به سراغ کنجکاویهای بیثمر و احساسات تلخ میروم، مثل شمعی که به آرامی میسوزد و از سوز آن اشک میریزم.
هوش مصنوعی: به اندازهای که به خودم مغرور بودم و از وجودم سخن میگفتم، در این دنیا همهچیز به فنا میرود. زندگیام را صرف جمعآوری تجربیات و لحظاتی کردم، اما در نهایت به تقدیر مرگ میرسم.
هوش مصنوعی: برای اثبات وجودش زحمت زیادی کشیدم و برای نفی خودم دلم را آتش زدم. وقتی به معنایش پی بردم، نه او آمد و نه من توانستم بروم.
هوش مصنوعی: زمانی که عمرها مثل یک گنبد به دور خود میچرخند و من در این حالت پر از ترس و اضطراب هستم، بیدل (بیخبر و غافل) متوجهام که هرچقدر از خودم دور شدم، در نهایت هنوز از خودم جدا نشدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به بویت صبحدم گریان به گلگشت چمن رفتم
نهادم روی بر روی گل و از خویشتن رفتم
بگشت باغ رفت آن شاخ گل با تای پیراهن
منش هچون صبا از پی به بوی پیرهن رفتم
دلم ننشست جایی غیر خاک آستان او
[...]
ندیده کام دل از کوی آن سیمین بدن رفتم
به سان لاله بر دل داغ حسرت زین چمن رفتم
به هم بودیم همچون خار و گل عمری بحمدالله
خلاف رسم دوران فلک او ماند من رفتم
نگاری همنشینم بود نقشی زد فلک ناگه
[...]
گلی ناچیده بویی ناکشیده زین چمن رفتم
به تلخی رفتم اینک در میان این سخن رفتم
به دنیا نیست بازاری مرا، این سودم از وی بس
که عریان آمدم، اکنون چو رفتم بی کفن رفتم
نه کوشش های فرهادی، نه سودای زلیخایی
[...]
به یاد آتشین رخساره ای در انجمن رفتم
به پای شمع افتادم چو اشک از خویشتن رفتم
نشد قسمت کز آن آهوی وحشی نقش پا یابم
به بویش گر چه صد نوبت به صحرای ختن رفتم
به نزدیکی مشو از مکر یوسف طلعتان ایمن
[...]
دلم بهر قفس پرواز میکرد، از چمن رفتم
فرو نگرفت در غربت دلم، سوی وطن رفتم
به هجر و وصل این گلشن، نکردم نوبر شادی
چو غنچه تنگدل زادم، چو گل خونین کفن رفتم
ز خامیهای من ای شمع اگر افسرده شد مجلس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.