توان اگر همه دور آن آسمان گردید
بهگرد خواهش یک دل نمیتوانگردید
جه حرصها که نشد جمع تا به خود چیدیم
هوس متاعی ما عاقبت دکانگردید
غبار وادی وهم اینقدر هجوم نداشت
نگه به هرزهدریها زد و جهانگردید
دلی به دست تو افتاد مفت شوخیها
به روی آینه صد رنگ میتوانگردید
کباب سعی غبار خودمکه اینکف خاک
به را شوق تو مرد آنقدرکه جان گردید
سرشک اگر قدمی در ره تپش ساید
به هر فسردهدلی میتوان روان گردید
فنا به حسرت بسیار پشت پا زدن است
چمن هزارگل افشاند تا خزانگردید
ز خود برآمدگان یک قلم فلکتازند
نفس دو گام گذشت از خود و فغان گردید
خوشم که عشق نکرد امتحان پروازم
شکستهبالی من در قفس نهان گردید
دگر مپرس ز تاب جداییام بیدل
به درد دلکه دلم سخت ناتوانگردید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید
چمن ز حوروشان روضه ی جنان گردید
هوا کریم صفت گشت و ابر گوهر بار
فلک انیس شد و بخت مهربان گردید
به یک دو قطره که از دیده ریخت بلبل مست
[...]
خطش دمید وبه عشاق مهربان گردید
ازین بهار چه گلهای خوش عیان گردید
هزار تشنه جگر را به آب خضر رساند
خطی که گرد لب لعل دلستان گردید
به چشم رخصت پرواز نامه خواهد داد
[...]
به سعی یأس نفس خامشی بیان گردید
به خود شکستن دل سرمهٔ فغان گردید
در این زمانه ز بس طبع دون رواج گرفت
عنان کسب کمالات سوی نان گردید
گهر به علت خودداری از محیط جداست
[...]
لبت ببوسه اهل هوس نشان گردید
چرا بخاتم جم دیو کامران گردید
خریطه سگ لیلی بگردن مجنون
فتاد و فخر کنان روبحی روان گردید
شبی ززلف و رخت ریخت خوی بدامن باغ
[...]
چو دامنش ز پی اخذ خون روان گردید
ز زیر دامن او ناف او عیان گردید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.