خطش دمید وبه عشاق مهربان گردید
ازین بهار چه گلهای خوش عیان گردید
هزار تشنه جگر را به آب خضر رساند
خطی که گرد لب لعل دلستان گردید
به چشم رخصت پرواز نامه خواهد داد
قیامتی که ز رخسار او عیان گردید
ز خاک نرگس وگل چشم بسته می روید
ز شرم روی تو هرجا عرق فشان گردید
به خشک مغزی ما ای گل شکفته بساز
که چرب نرمی ما صرف باغبان گردید
شکوه حسن گل آن عندلیب را دریافت
که همچو بیضه زمین گیر آشیان گردید
نثار تیغ تو کردم به رغبتی جان را
که خضر دلزده از عمر جاودان گردید
همیشه صبح امیدش ز خاک می خندد
ز مغز هر که تسلی به استخوان گردید
کمینه خار وخس او عنان خودداری است
به آن محیط که سیلاب ما روان گردید
به نو بهار خط سبز چشم بد مرساد
که در زمان خط آن حسن قدردان گردید
جهان پیر جوان شد ز حسن یوسف ما
ز ماه مصر زلیخا اگر جوان گردید
چنان ز حسن تو شد عام عاشق آزاری
که شمع نیز به پروانه سرگردان گردید
چو ماه عید کند جلوه در نظر صائب
ز بار عشق قد هر که چون کمان گردید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و عشق میپردازد و از تحولات و جلوههای بهار و زیباییهای انسانی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا و مفاهیم عمیق، احساسات عاشقانه را به تصویر کشیده و تأثیر زیبایی معشوق را بر دنیا و دلهای عاشقان بیان میکند. او به قدرت عشق و هنر اشاره دارد و به نوعی، زیباییهای طبیعی و انسانی را در هم تنیده و به توصیف تأثیر آنها بر زندگی پرداخته است.
هوش مصنوعی: نوشتار او زیبا و دلنواز شد و به عشقورزان محبت بیشتر نشان داد. در این بهار، چه گلهای خوشبو و زیبا ظهور کردند.
هوش مصنوعی: هزار نفر که تشنهی زندگی و عشق بودند، با یک اشاره یا کلامی شیرین به سیراب شدن رسیدند؛ همانطور که نوشتهای یا خطی زیبا کنار لبهای معشوق، بر دلها تاثیر شگرفی میگذارد.
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و دلنواز او، اجازه پرواز به نامهای را خواهند داد که در روز قیامت ظهور میکند و بر رازهای نهفته از چهرهاش روشنایی میبخشد.
هوش مصنوعی: از خاک نرگس و گل، با چشمهای بسته رویش میکند، و در هر جایی که عرق از روی تو بریزد، به خاطر شرم تو، گل میافشاند.
هوش مصنوعی: ای گل زیبا، به عقل تنگنظر ما کمک کن که لطافت و نرمیامان فقط به سود باغبان صرف شده است.
هوش مصنوعی: زیبایی گل چنان دلانگیز بود که بلبل از آن شگفتزده شد و مانند تخممرغی در لانهاش محبوس گردید.
هوش مصنوعی: از روی اشتیاق، جانم را به تیغ تو تقدیم کردم، زیرا خضر که از زندگی ابدی خسته شده بود، به این فکر افتاده است.
هوش مصنوعی: همیشه صبح امید از زمین به شادی میتابد، و زمانی که کسی در دلش آرامش پیدا کند، از درونش زندگی تازهای به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به وضعیت ریشهدار و استقامتی اشاره دارد که حتی در سختیها و چالشها نیز بر خود مسلط میماند. او از قدرت و نیرویی سخن میگوید که در هنگامههای پرخطر و طوفانی، خود را حفظ میکند و نمیگذارد محیط و شرایط نامناسب او را از مسیرش منحرف کند. به عبارتی، او به یک نوع آرامش درونی و ثبات اشاره دارد که همچون سیلابی روان در کنار مشکلات، همچنان پابرجا و استوار میماند.
هوش مصنوعی: در بهار نو، خط سبز چشم را از بدیها دور نگهدار، زیرا در زمانهای که این خط وجود دارد، زیباییاش را قدر میدانند.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر زیبایی یوسف ما جوان و شاداب شد، به همین دلیل این زیبایی مثل ماه زلیخا باعث تجدید حیات و جوانی در دنیا شده است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو به قدری دلنواز است که حتی شمع هم به خاطر پروانهای که به دورش میچرخد، گیج و سردرگم شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که ماه عید در برابر چشمها ظاهر میشود، افرادی که به عشق دچار شدهاند، مانند کمان خمیده و زیبا میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که شاهد گل شمع بوستان گردید
چمن ز حوروشان روضه ی جنان گردید
هوا کریم صفت گشت و ابر گوهر بار
فلک انیس شد و بخت مهربان گردید
به یک دو قطره که از دیده ریخت بلبل مست
[...]
به سعی یأس نفس خامشی بیان گردید
به خود شکستن دل سرمهٔ فغان گردید
در این زمانه ز بس طبع دون رواج گرفت
عنان کسب کمالات سوی نان گردید
گهر به علت خودداری از محیط جداست
[...]
لبت ببوسه اهل هوس نشان گردید
چرا بخاتم جم دیو کامران گردید
خریطه سگ لیلی بگردن مجنون
فتاد و فخر کنان روبحی روان گردید
شبی ززلف و رخت ریخت خوی بدامن باغ
[...]
چو دامنش ز پی اخذ خون روان گردید
ز زیر دامن او ناف او عیان گردید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.