غزل شمارهٔ ۱۲۵
سوار برق عمرم، نیست برگشتن عنانم را
مگر نام توگیرم تا بگرداند زبانم را
عدم کیفیتم خاصیت نقش قدم دارم
خرامی تا به زیرپای خود یابی نشانم را
به رنگ شمعگر شوقت عیار طاقتمگیرد
کند پرواز رنگ از مغز خالی استخوانم را
بهمردن نیز از وصف خرامت لب نمیبندم
نگیرد سکته طرف دامن اشعار روانم را
غباری میفروشم در سر بازار موهومی
مبادا چشم بستن تختهگرداند دکانم را
به تدبیر دگر نتوان نشان مدعا جستن
شکستدل مگرچون موج زهبنددکمانمرا
مخواه ای مفلسی ذلتکش تسلیم دونانم
زمین تا چند زیرپا نشاند آسمانم را
ز شرمعافیت محرومیجهدم چهمیپرسی
عرق بیرون این دریا نمیخواهدکرانم را
ز درد دل درتن صحرا نبستم بار امیدی
جرس نالید و آتش زد متاعکاروانم را
نمیدانم ز بیداد دل سنگین کجا نالم
شنیدن نیست آن دوشیکه بردارد فغانم را
تراوشهای آثارکرم هم موقعی دارد
مباد اسراف سازد منفعل روزی رسانم را
شبی چون شمع حرفی ازگداز عشق سرکردم
مکیدن ازلب هر عضو بوسی زد دهانم را
نفس بودمجنون پیمایدشت بینشانتازی
دل از آیینه گردیدنگرفت آخر عنانم را
ز اسرار دهانی حرف چندیکردهام انشا
بهجز شخص عدمبیدلکهمیفهمد زبانمرا
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: بیدل نشر نگاه | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
تیمور ناصری نوشته:
در مصرع دوم، بیت چهارم باید «شعر» باشد به جای «اشعار» : نگیرد سکته طرف دامن شعر روانم را
مصرع اول بیت نهم باید «درین» باشد نه «درتن»:
ز درد دل درین صحرا نبستم بار امیدی
درمصرع دوم بیت سیزدهم وزن میلنگد، دراصل چنین است: گرفت آخر دل از آیینه گردیدن عنانم را
تشکر از توجهٔ تان.
👆⚐
تیمور ناصری نوشته:
درمصرع دوم بیت سیزدهم دیوان بیدل چاپ کابل چنین است: گرفت دل آخر از آیینه گردیدن عنانم را
👆⚐