ای چرخ!: دردا که ندیدیم وصال رخ دلدار - هجرآمد و آورد غم و محنت بسیار
پس از فتح تهران به دست ملیون در اول مشروطیت: ای شهسواران وطن یزدان به ما یار آمده - با رایت فتح و ظفر جیش سپهدار آمده
سرود ملی در ماهور (۱۲۹۶ خ): ایران هنگام کار است - برخیز و ببین - ایران
در حجاز (غزل ضربی): ای دلبر من، تاج سر من - یک دم ز وفا، بنشین بر من
مرغ سحر (در دستگاه ماهور): بند اول - مرغ سحر ناله سر کن
عروس گل (در افشاری و رهاب - هنگام رفع حجاب): بند اول - عروس گل از باد صبا
غزل (در بیات ترک، اشاره به حملۀ قشون روس تزاری به پایتخت): رقیب میرسد ازگرد راه چاره کنید - به روی قبضه شمشیر استخاره کنید
تصنیف (اشاره به حملۀ قشون روس تزاری به پایتخت): گر رقیب آید بر دلبر من - جوشد از غیرت دل اندر بر من
در ابوعطا: نسیم سحر بر چمن گذر کن - زمن بلبل خسته را خبرکن
در مرگ پروانه (خواننده): پروانه ای موجود ظریف - پروانه ای مخلوق شریف
باد خزان (در افشاری): باد خزان وزان شد - چهره گل خزان شد
غزل ضربی (در دستگاه همایون): باش تا پنجه ناهید زند زخمه به چنگ - آورد اختر ما دامن مقصود به چنگ
باد صبا (در دستگاه شوشتری): ۱ - باد صبا بر گل گذر کن
در دستگاه ماهور: ۱ - ز فروردین شد شکفته چمن
ای ایرانی (در دستگاه دشتی): آخر ای ایرانی! - تا به کی نادانی
زن با هنر (سهگاه): ۱ - به دل جز غم آن قمر ندارم
غزل ضربی (در ماهور): ز من نگارم خبر ندارد - به حال زارم نظر ندارد
بیات اصفهان: این تصنیف را بهار در منفای خود در سال ۱۳۱۲ ساخته و به به اهالی اصفهان اهدا کرده است. - به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی