چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار
و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر
بگذار که پیش آیدش از بخت فتوری
آنگه بکنش پوست به یک لمح بصر بر
زان پیش که بدخواه به تو چاشت گذارد
بگذار بر او شام و ممان تا به سحر بر
گویند که نادان را عقل از عقب آید
آنگه که فرو ماند مسکین به خطر بر
بر مردم احمق چو رود سالی گوید
من پار بدم احمق و ماندم به ضرر بر
وین طرفه که هرسال نو این گفته شود نو
تا بگذردش عمر به بوک و به مگر بر
فرصت مده از دست و نگه کن که چه خوش گفت
آن مشتزن پیر به فرزانه پسر بر
مشتی که پس از جنگ فرا یاد تو آید
باید زدن آن مشت ز تشویر بسر بر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به اهمیت احتیاط و دوری از درگیری در مواجهه با دشمنان قوی اشاره میکند. او توصیه میکند که در برابر خصم، دست خود را نگه داشته و از ایجاد اختلاف پرهیز کنیم. همچنین تأکید میکند که بهتر است از فرصتی که به دشمنان داده میشود، استفاده کنیم و صبر کنیم تا زمان مناسب برسد. شاعر همچنین میگوید که نادانان معمولاً در آخر متوجه اشتباهات خود میشوند و زمان را از دست میدهند. در نهایت، او به اهمیت ضربه زدن به دشمن در زمانی مناسب اشاره میکند و از بیفکری برخی افراد انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که دشمن قوی شد، احتیاط کن و او را آزار نده. به یاد داشته باش که نباید با مشت گرانبها و قیمتی بر سنگ بزنید.
هوش مصنوعی: اجازه بده که اگر بختش یک روز بد شد، آنگاه در یک چشم به هم زدن پوست از تنش بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه دشمن و بدخواهی به تو آسیب برساند، بهتر است که او را به آرامش دعوت کنی و نگذاری که به تو لطمه بزند، تا زمانی که وضعیت روشنتر شود و خطر رفع شود.
هوش مصنوعی: میگویند که افراد نادان وقتی به درک و فهم میرسند که کار از کار گذشته باشد و در خطر بیفتند.
هوش مصنوعی: اگر یک نفر احمق به مدت یک سال در مورد پارو زدن صحبت کند و بگوید که من میتوانستم کار بزرگی انجام دهم، در حقیقت او در درک شرایط خود ناتوان است و این ناتوانی ممکن است به ضرر خودش تمام شود.
هوش مصنوعی: هر سال این جمله تکرار میشود که تازه و نو است، اما زمان او به سرعت میگذرد و فقط به امید و شاید دوباره تجدید نظر میشود.
هوش مصنوعی: فرصت را از دست نده و توجه کن که فردی با تجربه و کهن، چه نکتههای ارزشمندی به پسر دانا میگوید.
هوش مصنوعی: وقتی که پس از یک درگیری به یاد تو بیفتم، باید از احساس خشم و عصبانیت خودم را کنترل کرده و به جای کارهای احساسی، بر روی آرامش و تفکر منطقی تمرکز کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نوروز فراز آمد و عیدش باثر بر
نز یکدیگر و هر دو زده یک بدگر بر
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین
دهقان جهان دیده ش پرورده ببر بر
آن زیور شاهانه که خورشید برو بست
[...]
ای سلسله مشک فکنده به قمر بر
خندیده لب پر شکر تو به شکر بر
چون قامت تو نیست سهی سرو خرامان
چون چهره تو نیست گل لعل به بر بر
تا تو کمری بستی باریک میان را
[...]
ای تازه تر از برک گل تازه به بر بر
پرورده تو را خازن فردوس به بَر بر
عناب شکر بار تو هرگه که بخندد
شاید که بخندند به عناب و شکر بر
در سیم حَجَر داری و بر ماه چلیپا
[...]
ای خنده زنان بوس تو بر تنگ شکر بر
وی طنز کنان نوش تو بر رنگ گهر بر
جان تو که باشد ز در خندهٔ او باش
کز خنده شیرینت بخندد به شکر بر
بر مردمک دیدهٔ عشاق زنی گام
[...]
ای تازه تر از ترب و سفاناج ببربر
پرورده ترا غوری و غرچه بذکر بر
بر نیم بروت تو هر آنکه که بخندم
یک شهر بخندند بر آن نیم دگر بر
در خرزه چون سنگ دو پاره زده ای چنگ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.