به عهد شاه محمدرضا که بر سر او
گرفته طالع بیدار چتر فتح و ظفر
در آن زمان که ز تدبیر و اهتمام قوام
تهی ز لشکر بیگانه گشت این کشور
به سعی و همت زردشتیان ایرانی
بنای این هنرستان نو رسید بسر
بنام کیسخرو پور شاهرخ آن را
لقب نهادند آزادگان نیکسیر
هماره شاد بماناد روح کیخسرو
که جز بهراه وطندوستی نکرد گذر
بود امید که دوشیزگان روشندل
ز علم و عفت ازین بوستان برند ثمر
زیمن پرورش نیک و حسن آموزش
بپرورند به هر سال عدهای مادر
چو شد تمام بنا، خواستند تاریخش
به رسم سنت دیرینه زین سخن گستر
رقم زد از پی تاریخ سال کلک بهار
که: «باد این هنرستان مطاف علم و هنر»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به دوران شاه محمدرضا و تلاشهای قوام برای پاکسازی کشور از لشکر بیگانگان اشاره شده است. در این زمان، زردشتیان ایرانی با همت خود هنری جدید را پایهگذاری کردند که به نام کیسخرو پور شاهرخ نامگذاری شد. هدف این هنرستان، پرورش دختران با علم و عفت بود تا در آینده مادرانی شایسته بار آورند. پس از اتمام ساخت، تاریخچهاش به رسم سنتهای دیرین به نگارش درآمد و به عنوان مرکزی برای علم و هنر شناخته شد.
هوش مصنوعی: در زمان شاه محمدرضا، سرنوشت و بختی که بر او حاکم بود، نشاندهنده پیروزی و موفقیتهای بزرگ است.
هوش مصنوعی: در زمانی که با برنامهریزی و تلاش نبودن نیروی نظامی بیگانه، این سرزمین به حال خود رهایشده بود.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش زرتشتیان ایرانی، این مرکز هنری جدید به نتیجه رسید.
هوش مصنوعی: به نام کیسخرو، پسر شاهرخ، آن را لقب نهادند آزادگان نیکسیر. این عبارت اشاره دارد به فردی به نام کیسخرو که فرزند شاهرخ است و لقب او به افتخار آزادگان با نیکسیرتی داده شده است.
هوش مصنوعی: همیشه شاد و سرزنده باشد روح کیخسرو، چرا که او هیچگاه جز در مسیر محبت به وطن خود گام برنداشته است.
هوش مصنوعی: امید بود که دختران باهوش و روشنفکر از دانش و نجابت خود در این باغ ثمرهای به دست آورند.
هوش مصنوعی: به زمین به خاطر خوب پرورش دادن و آموزش، هر سال تعدادی مادر به دنیا میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی که کار ساختمان به پایان رسید، مردم تصمیم گرفتند تاریخ آن را به شیوهای سنتی و قدیمی بر روی آن ثبت کنند.
هوش مصنوعی: نگارنده از گذشته نوشت که: «این باد، سرزمین علم و هنر را تحت تأثیر قرار داده است.»
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چگونه برخورم از وصل آن بت دلبر
که سوخت آتش هجرش دل مرا در بر
طمع کند که ز معشوق برخورد عاشق
بدین جهان نبود کار ازین مخالفتر
از آنکه عاشق نبود کسی که دل ندهد
[...]
فسانه گشت و کهن شد حدیثِ اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
فسانهٔ کهن و کارنامهٔ به دروغ
به کار ناید رو در دروغ رنج مبر
حدیثِ آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد
[...]
بنوبهار جوان شد جهان پیر ز سر
ز روی سبزه بر آورد شاخ نرگس سر
خزان جهان را عهد ار چه کرده بود کهن
بهار عهد جهان باز تازه کرد ز سر
هوا نشاند ببرگ شکوفه در، یاقوت
[...]
پلی شناس جهانرا و نو رسیده براو
مکن عمارت و بگذار و خوش ازو بگذر
کرا شنیدی و دیدی که مرگ دادامان
ز خاص و عام و بدو نیک و از صغیر و کبر
اگر هزار بمانی و گر هزار هزار
[...]
بفال سعد و خجسته زمان و نیک اختر
نشسته بودم یک شب بباغ وقت سحر
ز باختر شده پیدا سر طلایۀ روز
کشیده لشکر شب جوق جوق زس خاور
فلک چو بیضۀ عنبر نمود و انجم او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.