این عامیان که در نظر ما مصورند
هر روز دام کینه به ما بر بگسترند
ما پاسدار دین و کتاب پیمبریم
وینان عدوی دین و کتاب پیمبرند
دین نیست اینکه بینی در دست این گروه
کاین مفسده است و این دنیان مفسدتگرند
وین رسم پاک نیست که دارند این عوام
کاین بدعت است و این سفها بدعتآورند
از ایزد و نبی نشناسند جز دو حرف
کاینان اسیر گفته ی بابند و مادرند
گویی چرا یکی است خدا، یا رسول کیست
اینان ز مادر و ز پدر حجت آورند
افلاک در نبشته کمال پیمبری
وینان به کارنامه ی شقالقمر درند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان و خرد رونده بر این چرخ اخضرند
یا هردوان نهفته در این گوی اغبرند؟
عالم چرا که نیست سخن گوی و جانور
گرجان و عقل هر دو بر این عالم اندرند؟
ور در جهان نیند علیحال غایبند
[...]
این عالی اختران که بر این چرخ اخضرند
اندر علو عیال علی بن جعفرند
چندین هزار سال به چندین هزار چشم
مثلش ندیده اند ز چندین که بنگرند
اخلاق او چو عقل همی منفعت دهند
[...]
مرغان او هر آنچه از آن آشیان پرند
بس بیخودند جمله و بی بال و بی پرند
شهباز حضرتند دو دیده بدوخته
تا جز به روی شاه به کونین ننگرند
بر دست شاه پرورش و زقهٔافته
[...]
پیکان آسمان که به اسرار ما درند
ما را کشان کشان به سماوات میبرند
روحانیان ز عرش رسیدند، بنگرید
کز فر آفتاب سعادت، چه با فرند!
ما سایهوار در پی ایشان روان شویم
[...]
این مقبلان که باخبر از روز محشرند
جان را به دین و دانش و طاعت بپرورند
از حسن خلق همچو بهشتی مزینند
یا بند روح روح چو در خویش بنگرند
در بحر فکر غوطه زنانند روز و شب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.