با هم، زن و شوی خردسالی
دور از ره و رسم هوشمندان
گفتند سخن، ولی نه بسیار؛
کردند جدل، ولی نه چندان
تاری از زلف آن کشید این
دری از درج این فگند آن
در فتنه گری نشسته آنجا
زال کچلی ز خودپسندان
هم شد از رشک معجز افگن
هم گشت ز ریشخند خندان
دیدم که نبود هیچ مویش
دیدم که نداشت هیچ دندان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مقصد همت بلندان
مقصود دل نیازمندان
او در من و من در او فتاده
خلق از پی ما دوان و خندان
انگشت تعجّب جهانی
از گفت و شنیدِ ما به دندان
ای جلوه گر بهار خندان
بینا کن چشم هوشمندان
بر گریۀ من مباش خندان
کاین عمر دوروزه نیست چندان
ای خاک تو تاج سربلندان
مجنون تو عقل هوشمندان
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.