گر دل جویی، هوات جویم
ور جان طلبی، رضات جویم
شد گرچه جفایت آفت جان
تا جان دارم جفات جویم
تا روز وفات، ای جفاجو
مهرت طلبم، وفات جویم
کس چون ندهد سراغت از رشک
خون گریم و از خدات جویم
تو در دل و، دل تو برده رفتی
اکنون چکنم کجات جویم؟!
غیرت، بفسون اگر ز ره برد؛
منهم روم از دعات جویم
آذر، درد تو درد عشق است
رفتم ز اجل دوات جویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای قبلهٔ جان کجات جویم
جانی و به جان هوات جویم
گز زخم زنی سنانت بوسم
ور خشم کنی رضات جویم
دیروز چو افتاب بودی
[...]
ای گمشده دل کجات جویم
در دام که مبتلات جویم
دیروز چو آفتاب بودی
امروز چو کیمیات جویم
ای مرغ ز آشیان رمیده
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.