تا بکی یار بکام دگران خواهد بود
چشم امید دل من نگران خواهد بود
زان تعلل وز ما صبر و تحمل تا چند
ما بر این شیوه و دلدار بران خواهد بود
عوض بادهٔ گلگون صراحی چندم
شیشهٔ دیده ز خون جرعه فشان خواهد بود
تا کیم شعلهٔ دل روشنی خلوت و یار
شمع در انجمن مدعیان خواهد بود
همه شب بر درت از آمد و رفتم تا کی
سگ کوی تو بفریاد و فغان خواهد بود
چند مرغ دلم اندر قفس سینهٔ تنگ
بهوای چمنت نوحه کنان خواهد بود
سرگرانی تو عمری نپذیرد انجام
کو شکیبابه چه تاب و چه توان خواهد بود
روز در بیم که آمد شب و چون خواهد رفت
شب در اندیشه که فردا بچه سان خواهد بود
صدقران گر گذرد بخت اگربخت من است
رو شکیب آر که در خواب گران خواهد بود
ای مه از دست تو در کوچه و بازار اسرار
بعد از این نعره زنان جامه دران خواهد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حال و هوای عاشقانه و جذابیتهای عشق سخن میگوید. مستانهای که از عشق به خارج میتازد و عقل و دین را فراموش میکند، چشمی جادویی دارد که جهانی را شیدا میسازد. این چشم میتواند با نگاهی دلها را برباید و دین و ایمان را غارت کند. عاشق به شدت تحت تأثیر زیبایی معشوق قرار دارد و در این میان، بیگناهی و اسارت دیگران را متوجه نمیشود. عشق او هم قاتل و هم حیاتبخش است و میتواند مانند معجزات پیامبران عمل کند. شاعر همچنین بر این نکته تأکید میکند که عشق و زیبایی معشوق باعث میشود همه چیز، حتی دین و جان، قربانی این عشق شود. در نهایت، شاعر بیان میکند که برای درک این زیباییها باید دل را آماده کند و با شکیبایی به رازهای عشق نائل آید.
هوش مصنوعی: تا کی دل من به امید یار خواهد بود در حالی که او به مقاصد دیگران خواهد پرداخت؟
هوش مصنوعی: از این تأخیر و صبر و تحمل ما تا کی خواهد بود؟ ما به این سبک و با این دلدار چگونه ادامه خواهیم داد؟
هوش مصنوعی: به جای نوشیدنی خوشرنگ، این بار از چشمانم که پر از اشک است، جرعهای از غم و اندوه را مینوشم.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی شعلهٔ دل من در تنهایی روشن خواهد ماند و یارم مانند شمعی در جمع مدعیان خواهد درخشید؟
هوش مصنوعی: هر شب به درگاه تو میآیم و میروم، و نمیدانم تا کی این حال ادامه خواهد داشت، گویی که مانند سگی وفادار در کوی تو انتظار میکشم و فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: در دل من چندین پرنده در قفس سینهٔ تنگ نگهداری میشوند و به خاطر زیبایی تو با ناله و زاری به هوای تو هستند.
هوش مصنوعی: نگرانی و ناراحتی تو هرگز به پایان نمیرسد، زیرا نمیتوان در برابر آن تاب آورد یا توانایی مقابله با آن را داشت.
هوش مصنوعی: روز با نگرانی منتظر شب است و شب نیز در فکر این است که فردا چگونه خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر بخت من در کار باشد، حتی اگر صد سال هم بگذرد، باید صبر کرد؛ زیرا خواب عمیق و شیرینی در انتظار است.
هوش مصنوعی: ای ماه، از دست تو در خیابانها و بازارها، رازهایی که بعداً فاش خواهند شد، به گونهای فریاد زده خواهد شد که دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مدار فلک و دور جهان خواهد بود
دل من طالب وصل تو به جان خواهد بود
بر من خسته نظر گر فکنی از سر لطف
اثر همت صاحب نظران خواهد بود
دیده تا بر قد آن سرو روان بگشایم
[...]
تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود
سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود
حلقهٔ پیرِ مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه
[...]
تا جهاندار، جهاندار جهان خواهد بود
دل ما عاشق آن سرو روان خواهد بود
ما درین دیر مغان بهر نیاز آمده ایم
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
«من ر آنی » و « رألحق » چه سخن می گوید؟
[...]
تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود
تازقطنی و قدک نام و نشان خواهد بود
تنم از شوق شمط جامه دران خواهد بود
برزمینی که در وصندلی رخت نهند
[...]
خاک ره خواست سرم یار و چنان خواهد بود
هرچه او بر سر ما خواست همان خواهد بود
جان من رفتی و چون صورت بیجان برهت
چشم من تا بقیامت نگران خواهد بود
میروی سرو من از دیده و جانی که مراست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.