ای ببالا بلای آزادان
آرزوی دلی و رنج روان
تنم از عشق تو نوان و نزار
دلم از رنج تو نژند و نوان
آرزوی جوان و پیری تو
وز تو دائم بدرد پیر و جوان
زین بتنبل همی ستانی دل
زان بدستان همی ستانی جان
نکند بر تو کس روا تنبل
نکند بر تو کس روا دستان
دل من خسته زان نهفته دهن
تن من زار زان نزار میان
سر آن زلف کینه خواه و سیاه
هر زمان اندر آوری بدهان
آن یکیرا بسان غالیه دان
وین یکیرا بسان غالیه دان
گر نه عاشق تر از منست چرا
بر دهان تو هست بوسه زنان
تن من هست اسیر آن زنجیر
دل من هست گوی آن چوگان
در نوشته بساط صحبت من
چون زمستان بساط تابستان
تا زمستان بساط گستر شد
شد زمین و زمان بدیگر سان
چون رخ من شده است رنگ زمین
چون دم من شده است طبع زمان
باغ برکند پرنیان و پرند
کوه پوشید توزی و کتان
گشت صحرا تهی ز لشگر روم
گشت پر لشگر حبش بستان
دشت پوشیده چادر ترسا
چرخ پوشیده جامه رهبان
تا سردشت و کوه سیمین گشت
باد دیماه گشت چون سوهان
لاجرم در میان سونش سیم
دامن کوهسار گشت نهان
بوستان پر سیاه پوشان گشت
تا بر او گشت ماه دی سلطان
ای بدل همچو قبله تازی
خیز و بفروز قبله دهقان
باده پیش آر و پیش من بنشین
شاخ بیجاده پیش من بنشان
چون جنان خانه زان و آن چو سقر
چون سقر طبع از این و آن چو جنان
ای پدید آرد از ترنج عقیق
وآن برون آرد از شجر مرجان
آن یکی آب رنگ و خواب فزای
این یکی زر خام و سیم فشان
سر دیوانه زان شود هشیار
دل غمناک از این شود شادان
آن بسرخی دهد ز یار خبر
این بزردی دهد ز رنج نشان
آن یکی نار وصف و رنج شکن
این یکی رنج تف و نارنشان
این دماند ز روی سندان گل
آن گدازد ز تف خود سندان
هرکه این خورد پرورید روان
پرورانیده را همه خورد آن
آن یکی یادگار افریدون
وین یکی دستگاه نوشیروان
گشته مشگین ز بوی آن مجلس
گشته رنگین ز رنگ این ایوان
آن چو خوی پناه ملک امیر
این چو دست امیر خلق جهان
صاحب نیکبخت عالی تخت
بوالعلی بختیاربن سلمان
آن وفا را تن و سخا را دل
آن خرد را مکان و تنرا جان
خازنش نیست خالی از بخشش
مجلسش نیست خالی از مهمان
سیم دائم ز کف او بگله
زر دائم ز دست او بفغان
زائر از کف او شود خوشنود
شاعر از کلک او شود خندان
هرکه زو یک حدیث نیک شنید
جاودان گشت رسته از حدثان
گنج شادی از او شده گنجه
شمع شادی از او شده شروان
فضل گرد دلش کند پرواز
جود گرد کفش کند طیران
آن گران سنگ و حلمهاش سبک
وین سبک سنگ و حملهاش گران
قسمت نیکخواه از او نصرت
بهره بدسگال از او خذلان
مرگ بر دشمنش گشاده کمین
چرخ بر حاسدش کشیده کمان
فلک فضل را دلش خورشید
نامه جود را کفش عنوان
کلک او را قضا برد طاعت
تیغ او را اجل کشد فرمان
آن یکی نار فعل و آب صفت
وین یکی آب طبع و نارنشان
گوهر این چو ذره خورشید
صورت آن چو عشق در هجران
اول اینرا ز خاک بد بالین
اول آن را ز سنگ بدبنیان
آن یکی دست جود را انگشت
وین یکی کام حرب را دندان
آن یکی رزق را همیشه مقام
وین یکی مرگ را همیشه مکان
ای ز کلک تو فضل را شادی
وی ز تیغ تو خصم را احزان
دیده فضل را توئی دیدار
خانه جود را توئی بنیان
ناز دشمن کنی بوهم نیاز
سود حاسد کنی بعزم زیان
تو برادی همی دهی روزی
هرکه را جان همی دهد یزدان
جان خلقی که نان خلق ز تست
جان نباشد کرا نباشد نان
دست ادبار از آن شده بسته
که بمدح تو برگشاده زبان
گر کنی با عدو بعزم بدی
گر کنی با ولی بوهم احسان
سنگ در دست این شود یاقوت
مژه در چشم آن شود پیکان
زآتش و آب و باد و خاک کند
چرخ طوفان پدید در کیهان
تا ندیدم ترا ندانستم
که ز زر و درم بود طوفان
تا به اران توئی مدار عجب
که به اران حسد برد ایران
تا نباشد گمان بسان یقین
تا نباشد خبر بسان عیان
تو عیان باش و دشمن تو خبر
تو یقین باش و حاسد تو گمان
دوستان ترا بود شادی
دشمنان ترا بود خذلان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش عشق و آزادی میپردازد و درد و رنج ناشی از عشق را به تصویر میکشد. شاعر از احساسات مختلفی صحبت میکند که از عشق به معشوق و مشکلات ناشی از آن به وجود میآید. او به مقایسه جوانی و پیری میپردازد و بیان میکند که عشق به معشوق منبعی از شادی و غم است. همچنین به قدرت و بزرگی شخصیتهایی میپردازد که دارای بخشش و سخاوت هستند و اثرات آنها بر دیگران را توصیف میکند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که دشواریها و خوشیها در زندگی ناشی از عشق و احترام به دیگران است و به ارتباط عمیق انسانها با یکدیگر اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که بر بلندیها و آزادگان حکومت میکنی، آرزوی قلبی و رنج روحی را برای دیگران به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: بدن من از عشق تو ضعیف و ناتوان شده، و قلبم از رنج تو آزرده و دلگیر است.
هوش مصنوعی: آرزوهای جوانان و پیران، همیشه با دردهایی همراه است که از جانب تو به وجود میآید.
هوش مصنوعی: از این بیحوصلگی، دل خود را میگیری و از آن دلباختگان نیز جان خود را بر میداری.
هوش مصنوعی: کسی به خاطر تو نمیتواند تنبلی کند و از کار بماند.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر چیزی که در دل دارم خسته است و تنم نیز به خاطر وضعیت نامناسبش ضعیف و نزار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: همیشه در دل شوق و یاد آن موهای سیاه و زیبا به سر میبرم.
هوش مصنوعی: یک شخص را مانند کافور (غالیه) در نظر بگیر و دیگری را نیز به مشابهت با کافور ببین.
هوش مصنوعی: اگر غیر از من کسی بیش از من عاشق است، پس چرا بر لبان تو بوسه میزند؟
هوش مصنوعی: بدن من در بند و زنجیر عشق است و دل من مانند گوی توپ در میدان بازی است.
هوش مصنوعی: در نوشتههای من، فضای گفتگو مانند زمستان است که در آن هیچ گرمایی وجود ندارد، بر خلاف تابستان که پر از زندگی و نشاط است.
هوش مصنوعی: زمانی که زمستان فرا میرسد، زمین و آسمان حال و هوای دیگری پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: چهره من به رنگ خاک درآمده و حال و هوای من به مزاج زمانه دگرگون شده است.
هوش مصنوعی: باغ پر از درختان سبز و زیباست و کوهها هم با گیاهان و کتانها پوشیده شدهاند.
هوش مصنوعی: در اینجا توصیف میشود که در یک طرف صحرا، لشکر روم ناپدید شده و در طرف دیگر، بستان پر از لشکر حبش است. به عبارتی، در یک سو هیچ چیز نیست و در سوی دیگر، جمعیت و قدرت زیادی وجود دارد.
هوش مصنوعی: دشت مثل چادری از پارچه سفید است که بر روی آن کشیده شده و زیبایی خاصی دارد، و ناگهان آسمان هم مانند فردی که لباسی روحانی پوشیده، جلوه میکند.
هوش مصنوعی: وقتی باد دیماه به سردشت و کوههای نقرهای میوزد، مانند سوهانی عمل میکند و همه چیز را میسابد.
هوش مصنوعی: بنابراین، در دل سون، دامن کوهستان به طرز پنهانی قرار گرفت.
هوش مصنوعی: بوستان پر از افرادی که لباسهای سیاه پوشیدهاند شد تا اینکه در ماه دی، سلطان بر آنجا سایه افکند.
هوش مصنوعی: ای جانم، همچون قبلهای که مسلمانان به سمت آن میرنجد، از جا برخیز و نور خود را به سمت دهقانان افراز.
هوش مصنوعی: میگوید: شراب را نزدیک من بیاور و خودت هم بنشین. همچنین بگویید که از درختان بیثمر، شاخهای برای من بیاورید تا در کنارم باشد.
هوش مصنوعی: بهشت به عنوان منزلت و مکانی خوشایند است، در حالی که دوزخ به خاطر احساسات و طبیعت ناخوشایند انسانها شناخته میشود. به عبارت دیگر، تبدیل شدن به چیزی که در آدمی وجود دارد، به دو صورت ممکن است: یا به سمت خوشیها و خوبیها برود یا به سمت ناخوشیها و دردها.
هوش مصنوعی: تو زیباییهایی را از دل ترنج به وجود میآوری و از درخت میوههایی همچون مرجان را به تماشا میگذاری.
هوش مصنوعی: یکی دارای آبی زیبا و خوابآور است و دیگری از طلا و نقرهای که闪闪 میزند، برخوردار است.
هوش مصنوعی: اگر ذهن دیوانهای به حالت هوشیاری برسد، دل غمگین نیز از این وضعیت شاد میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که رنگ قرمز که نشانه عشق و شور و شوق است، به ما خبر از محبوب میدهد و در عوض رنگ زرد که نشاندهنده رنج و ناراحتی است، وضعیت درد و افسردگی را به تصویر میکشد. در حقیقت، احساسات متفاوتی که ما در زندگی تجربه میکنیم، میتوانند از طریق رنگها به تصویر کشیده شوند.
هوش مصنوعی: یکی از آنها توصیفکنندهٔ زیبایی و لذتی است که دل را شاد میکند، و دیگری بیانگر رنج و زحمت است که دل را میسوزاند.
هوش مصنوعی: این اشعار به معنای این است که در این لحظه، زیبایی و طراوت گل به خاطر حرارت و تلاشی که در زیر فشار و سختی وجود دارد، به وجود آمده است. همچنان که حرارت آتش، برخی اجسام را ذوب میکند، در زندگی نیز میتوان به نتیجههای زیبا و ارزشمندی دست یافت که ناشی از سختیها و چالشهاست.
هوش مصنوعی: هر کس که این خوراک را مصرف کند، روحش به پرورش و تکامل میرسد و در حقیقت همه کسانی که به او خوراک دادهاند، از او بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: یکی از آنها یادگار افریدون است و دیگری متعلق به دستگاه نوشیروان میباشد.
هوش مصنوعی: به تازگی بوی خوش آن مجلس باعث شده که رنگ مشکی به زیبایی تغییر کند و رنگ این ایوان نیز تحت تأثیر قرار گرفته و دگرگون شده است.
هوش مصنوعی: آن شخص به مانند پناهگاه و خوی امیر است و این شخص مانند دستان امیر در دنیای مردم میباشد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصی با مقام و موقعیت بالا اشاره دارد که دارای خوش شانسی و سعادت است. او به عنوان فردی برجسته و محترم شناخته میشود و نامش بوالعلی بختیار بن سلمان است.
هوش مصنوعی: وفا به بدن وابسته است و سخاوت به دل. خرد در مکان خاصی قرار دارد و جان هم در تن وجود دارد.
هوش مصنوعی: مجلس او همیشه مملو از مهمانان است و هیچگاه از generosity و بخشش خالی نیست.
هوش مصنوعی: همیشه در دست او سیم و طلا میگذرد و او از دست رفتن آنها ناله و افسوس میکند.
هوش مصنوعی: زائر از دست او راضی و خوشحال میشود و شاعر هم به خاطر هنر و قلم او به خنده میافتد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از او یک سخن خوب بشنود، برای همیشه از بدیها و زشتیها دور میشود.
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی از او سرچشمه میگیرد و به مانند شمعی میدرخشد و نورانی میشود.
هوش مصنوعی: شایستگی و ویژگیهای خوب او باعث میشود تا دلش به شجاعت و بخشندگی پرواز کند، و استعدادهای او همچون پرندهای آزاد و پرشور در آسمانها حرکت کند.
هوش مصنوعی: سنگین بودن فردی با ویژگیهای قوی و پر از حلم و بردباری، او را در نظر دیگران ارزشمند و بااهمیت جلوه میدهد. از سوی دیگر، اگر کسی سبکسر و بیمحتوا باشد، حتی اگر در ظاهر به نظر برسد که کارش آسان است، در واقع ارزش کمتری دارد و بارش سنگینتر است.
هوش مصنوعی: بخشی که به خیر و خوبی متمایل است، از او یاری میگیرد، و آنانی که در پی بدخواهی هستند، از او ناامیدی و شکست میخورند.
هوش مصنوعی: سرنوشت برای دشمن او در کمین نشسته و آسمان به حاسدش تیری تهیه کرده است.
هوش مصنوعی: آسمان یا سرنوشت، لطف و فضیلت را به عنوان خورشیدی در دل دارد و سخاوت را به عنوان کفش و نشان خود برگزیده است.
هوش مصنوعی: قدرت و زیبایی او باعث شد که قضا و سرنوشت او را به سمت میوه دادن وادار کند، در حالی که شمشیر او فرمان قتل را به اجرا در میآورد.
هوش مصنوعی: یکی از آنها نار است و ویژگیهای آتش را دارد، در حالی که دیگری آرامش و لطافت آب را داراست و همچنین نشانههایی از آتش را در خود دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی میگوید که چون الماس درخشان و بینظیر است، زیبایی واقعی آن به اندازهٔ عشق در زمان دوری و فراق میدرخشد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آغاز و اساس هر چیزی میتواند تاثیر زیادی بر روی سرنوشت آن داشته باشد. اگر شروع کار یا پایه آن ضعیف و نامناسب باشد، نتیجهاش هم مثبت نخواهد بود. بنابراین، اهمیت توجه به شرایط اولیه و بنیان کارها را یادآوری میکند.
هوش مصنوعی: یکی دست بخشندگی را با انگشتش نشان میدهد و دیگری دندانهای جنگ را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: یکی همیشه در مقام و موقعیت خوبی از معیشت و روزی قرار دارد، در حالی که دیگری همواره در مکانی از مرگ و پایان قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: تو با قلم خود، فضیلت را شادمانی میبخشی و با تیغ خود، دشمنان را به اندوه میاندازی.
هوش مصنوعی: تو چشمی هستی که به زیباییها و فضیلتها نگاه میکند و خانه سخاوت و generosity را تو بنا کردهای.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به ناز و کرشمهات ادامه دهی، شاید من هم به تو نیازمند شوم، اما اگر بخواهی بر من ضرر بگذاری، حتماً حسد ورزی بر تو خواهند داشت.
هوش مصنوعی: تو همیشه به دیگران روزی میدهی، و تنها خداوند است که زندگی را به همه میبخشد.
هوش مصنوعی: روح هر کسی که زندگیاش وابسته به توست، جان ندارد اگر که تو نانی برای او فراهم نکنی.
هوش مصنوعی: دست بدیها و شانسهای بد به قدری بر تو بسته شده که زبانها به مدح و ستایش تو باز است.
هوش مصنوعی: اگر با دشمنان بدی کنی، دلیل بر نیت بد توست و اگر با دوستان نیکو رفتاری نکردی، نشانه ای از شک و تردید در درستی محبت توست.
هوش مصنوعی: سنگی که در دست این فرد است، به مانند یاقوت میدرخشد و مژههای فرد دیگری به اندازه تیرکمان تیز و زیبا به نظر میآید.
هوش مصنوعی: از ترکیب چهار عنصر اصلی طبیعت یعنی آتش، آب، باد و خاک، طوفانی در جهان به وجود میآید.
هوش مصنوعی: تا وقتی تو را ندیدم، نمیدانستم که از طلا و نقره بیرحمتر است.
هوش مصنوعی: اگر تو در موضع قدرت هستی و برتری داری، تعجب نکن که دیگران از موفقیت تو حسادت کنند و به جایگاه تو غبطه بخورند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چیزی به طور قطع مشخص نشود، نباید به آن گمان برد. همچنین تا زمانی که یک خبر به وضوح دیده نشود، نمیتوان به صحت آن اعتماد کرد.
هوش مصنوعی: تو به وضوح در دسترس هستی و دشمنان تو از وجودت باخبرند. حاسدانت هم تنها به گمان خودشان درباره تو قضاوت میکنند.
هوش مصنوعی: دوستان تو را شاد میکنند، اما دشمنان تو را ناامید میسازند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاد کن: زیرت اندرون تن شوی
تو برو خوار خوابنیده، ستان
جعد مویانت جعد کنده همی
ببریده برون تو پستان
پیر فرتوت گشته بودم سخت
[...]
آمد ای شاه دوش ناگاهان
فیلسوفی به نزد من مهمان
پاک چون رای تو ز دوده سخن
تیز چون تیغ تو گشاده زبان
گفت با من زهر دری و شنید
[...]
جاودان شاد باد شاه جهان
دولت او قوی وبخت جوان
تندرستیش باد و روزبهی
کامکاری و قدرت و امکان
همچو دلها بدوفروخته باد
[...]
امهات و نبات با حیوان
بیخ و شاخند و بارشان انسان
بار مانند تخم خویش بود
سر بیابی چو یافتی پایان
چون سخنگوی بود آخر کار
[...]
گوهری جان نمای و پاک چو جان
گوهری پر ز گوهر الوان
زده بر پشت او یکی خایسک
سوده بر روی او بسی سوهان
روشنش کرده هر دو روی آتش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.