اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست
برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست
منظر دوست چرا از نظری اشک فشان
نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست
روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق
طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست
یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت
این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست
هر که روی تو ندیدست زگفتار نشاط
عجبی نیست که دروی اثری چندان نیست
ناله ی بلبلش از جا نبرد دل چه عجب
هر کرا دیده به دیدار گلی حیران نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردناک مرتبط با عشق و جدایی اشاره دارد. شاعر میگوید اگر دل و چشم تو به عشق پرشور و گریان نیست، بهتر است که بروی، چون عشق تو را نمیفهمد. او به زیبایی و محنت عشق اشاره میکند و بیان میکند که گاهی اوقات غم و اندوه از جدایی به وجود میآید و درمانی برای آن وجود ندارد. در انتها، شاعر اشاره میکند که دیدن زیباییها و عشق واقعی، انسان را شگفتزده و بیقرار میکند. احساساتی چون شادی و غم در عشق به طور عمیق و غیرقابل تفکیک با یکدیگر درهم تنیده شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر چشمانت شوق و دلت پر از احساس نیست، پس ای آقا، بهتر است که در عشق نمانی، زیرا در این راه کسی نمیتواند به تو دستور دهد.
هوش مصنوعی: نگاه به محبوب چرا باید با اشک همراه شود، در حالی که این نگاه زیبایی بهاری است و نشانه بارانی نیست که بر روی درخت درویشی اثری بگذارد.
هوش مصنوعی: چهره ی بیگانه مانند روز روشن است، اما هنگامی که از یار جدا میشوم، موهای آن به مانند شب تاریک میشود. اما این شب هجران، مثل شبهای معمولی نیست.
هوش مصنوعی: دوست بازگشته و نگرانیها و آشفتگیها از دل من رفته است، اما این چه دردی است که در زندگی من باقی مانده و هیچ درمانی برای آن وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی تو را ندیده، از سخنان شاداب دیگران شگفت زده نخواهد شد، زیرا در واقع کسی که درویش است، تاثیر چندانی ندارد.
هوش مصنوعی: بلبل وقتی ناله میکند، نشان از عشق و شوق اوست. چه عجیب است اگر کسی در دیدن گلی زیبا به حیرت نیفتد و دلش نلرزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کفر و ایمان دو طریقیست که آن پنهان نیست
فرق این هر دو بنزدیک خرد آسان نیست
کفر نزدیک خرد نیست چو ایمان که بوصف
اهرمن را صفت برتری یزدان نیست
گهر ایمان جستهست ز ارکان سپهر
[...]
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست
زرق نفروشم و زهدی ننمایم کان نیست
ای که منظور ببینی و تأمل نکنی
گر تو را قوت این هست مرا امکان نیست
ترک خوبان خطا عین صوابست ولیک
[...]
هر که دیوانه رخسار پریرویان نیست
آدمی زاده مگوئید که او حیوان نیست
هر که چون شمع نسوزد نشود روشن دل
محرم وصل حریم حرم جانان نیست
کو بکو قرب در آن کوی که بارش ندهند
[...]
آیتی چون خط مشکین تو در قرآن نیست
نقطه چون خال تو در دایره امکان نیست
محک آدمیان چهره گندم گون است
دست رد هر که بر این رنگ زند انسان نیست
دید تا قامت موزون ترا سرو سهی
[...]
وه که جز جور و جفا رسم نکورویان نیست
بیوفا هست گل باغ و چه گل رویان نیست
کیمیائیست وفا گرچه در این دور زمان
کیست کز جان و دل اکسیر مرا جویان نیست
بس سکندر زپی چشمه حیوان جا داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.