عشقت ز بس که شعبده پیدا کند همی
دل را در آرزوی تو شیدا کند همی
آزرده ام همیشه من از اشک چشم خویش
از بس که راز عشق تو پیدا کند همی
خشنودم از خیال تو کز صورت رخت
با چشم من حکایت حورا کند همی
رومی رخی و باد چو بر زلف تو جهد
از مشک ساده شکل چلیپا کند همی
ماه از شعاع روی تو روشن شود همی
سرو از نشاط قد تو بالا کند همی
آن زلف خم گرفته که طغرای دلبری است
پشت مرا خمیده چو طغرا کند همی
شکر است صد هزار مرا اززبان خویش
کز دو لبت سه بوسه تقاضا کند همی
با صد شکایتم ز زبانت که هر زمان
وصل تو را حواله به فردا کند همی
بر عقل من جمال تو لشکر کشد همی
بر صبر من فراق تو غوغا کند همی
آویخته است زلف تو هاروت را از آنک
پیوسته قصد زهره زهرا کند همی
یکتا شدم زعقل و صبوری و زین مرا
زلف دوتای توست که یکتا کند همی
دل برد عشقت از من و جانم نمی برد
کو را محبت تو محابا کند همی
عنقاست ناپدید و وصال تو خویشتن
از چشم من چو صورت عنقا کند همی
روز فراق تو که نبینم جمال تو
با من حکایت شب یلدا کند همی
آن کن به جای من زلطافت که روز بزم
عکس رخت به ساغر صهبا کند همی
بر من ز تیر غمزه مکن آنچه روز رزم
شمشیر شاه بر دل اعدا کند همی
خسرو علاء دولت و دنیا و دین که دینش
دین را بزرگ و عالی و والا کند همی
اتسز شه زمانه که دریا و کوه را
در جود و حلم طیره و رسوا کند همی
هم تخت را شکوه سکندر دهد همی
هم ملک را عمارت دارا کند همی
روز مصاف در صف اعدا ثبات او
نفی نژاد آدم و حوا کند همی
وقت طرب عنایت بزمش ز تیر ماه
فصل بهار خرم و زیبا کند همی
دور امان رعایت امرش چو نوبهار
فرتوت را به قوت برنا کند همی
شاها به معرکه نکند صد هزار تیغ
زان صد یکی که تیغ تو تنها کند همی
گر صد هزار جان ببرد در یکی نبرد
با او عتاب کن که مواسا کند همی
صورتگر است تیغ تو کز خون دشمنان
بر خاک رزم صورت دیبا کند همی
روی کبود او که مهیا به گوهر است
اسباب دین و ملک مهیا کند همی
رمحت که بر کمیت مبارک شود سوار
فتح سوار دلدل شهبا کند همی
سودای فتح بر سر رمح تو غالب است
آن رزمها که غایت سودا کند همی
چون در هوای معرکه سر بر هوا کند
گویی که قصد گنبد خضرا کند همی
گرچه ز هند رفت و ز یغما نیامده است
جان مخالفان تو یغما کند همی
با زور شرزه شیری و تیرت به روز رزم
در مغز شیر شرزه تماشا کند همی
آن مرکب خجسته که زیر رکیب تو
بر ابر و برق و باد معادا کند همی
برق است برق و نعره تندر زند همی
ابر است ابر و گردش نکبا کند همی
از اختران زحل به محل برتر آمدست
زیرا به همت تو تولا کند همی
زان مشتری ستاره سعد است بر فلک
زیرا زدشمن تو تبرا کند همی
کلکت بدان که در کف دریا سخای توست
قدر سخن چو لولو لالا کند همی
بیننده نی و راه چو بینا رود همی
داننده نی و کار چو دانا کند همی
اسم سخا زبخل لئیمان بمرده بود
آن را کف کریم تو احیا کند همی
رسم عطا کهن شده بود اندر این جهان
او را منایح تو مطرا کند همی
آن داد کوشش تو که گردون دهد همی
آن کرد بخشش تو که دریا کند همی
کلک مبارکت گه توقیع بر بیاض
افعال صاحب ید بیضا کند همی
عفوت به زنده کرده اقبال مجرمان
کار دم و دعای مسیحا کند همی
انصاف منصف تو که صناع حاذق است
خوارزم را به صنعت صنا کند همی
تو یوسفی به مرتبت و عز عدل تو
شهر تو را چو شهر زلیخا کند همی
رعنا نبود گل چو به بزمت نمی رسید
او را جمال بزم تو رعنا کند همی
در قعر بحر در و صدف طیره می شوند
از طبع ما که مدح تو انشا کند همی
نی نی چو طبع ما ز مدیح تو در کند
طبع صدف متابعت ما کند همی
دنیا تویی و هر که مخالف شود تو را
آن دین خویش در سر دنیا کند همی
جاه و جمال خویش تمنا همی کند
آن کس که خدمت تو تمنا کند همی
قصدش دعای خیر تو باشد به روز حج
حاجی که قصد مکه و بطحا کند همی
بر عزم غزو و کشتن کافر غزات را
مزد و ثواب غزو تو اغرا کند همی
غره چرا کند فلک آن را که در ثنات
قصد چنین قصیده غرا کند همی
تا هر چه بنده را بود از عیش و ضد عیش
تقدیر آن خدای تعالی کند همی
عیش هنی تو دار که تاثیر عدل تو
عیش همه زمانه مهنا کند همی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق و همچنین ویژگیهای والای یک پادشاه است. شاعر ابتدا از تأثیرات عشق و شوق معشوق بر دل خود صحبت میکند و به زیبایی و جذبه معشوق اشاره میکند، به طوری که دیگران را مجذوب خود میسازد. او بیان میکند که حتی تصور معشوق او را خوشحال میکند و از اشکها و درد دلش به خاطر دوری از او مینالد.
سپس، شاعر به ویژگیهای بزرگ یک پادشاه اشاره میکند، توصیفاتی همچون سخاوت، شجاعت و قدرت او در میدان نبرد. او به دادگری و انصاف پادشاه اشاره میکند و او را به مثالی از یوسف و زلیخا تشبیه میکند.
در نهایت، شاعر بر اثرات مثبت و نیکوی وجود پادشاه بر دنیا تأکید میکند و این نکته را میگوید که هر کس در تلاش برای جلب محبت اوست، در واقع در جستجوی خوشبختی و سعادت است. این شعر به نوعی تحسین از عشق و قدرت را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: عشق تو آنقدر جادویی و شگفتانگیز است که دلها را به آرزوی تو بیتاب و مشتاق میکند.
هوش مصنوعی: من همواره از اشک چشم خود ناراحت بودهام، زیرا این اشکها راز عشق تو را آشکار میسازند.
هوش مصنوعی: من از خیال تو خوشحالم؛ زیرا چهرهات با چشمان من داستانی شیرین و زیبا را روایت میکند.
هوش مصنوعی: رومی با چهرهای زیبا مانند تو، وقتی که باد در میان موهایت میوزد، از عطر خوش تو به مشام میرسد و این عطر باعث میشود که نقشهایی همچون صلیب خلق شود.
هوش مصنوعی: ماه به خاطر زیبایی و نور روی تو میدرخشد و سروها به خاطر قامت بلندت سر به بالا میبرند و شاداب میشوند.
هوش مصنوعی: آن موی لطیف و خمیده که نشانهی زیبایی معشوق است، به گونهای بر پشت من تاثیر گذاشته که خودم را خمیده و تحت تأثیر حس میکنم.
هوش مصنوعی: من از زبان خودم برای تو شکر و سپاسگزاری میکنم، چرا که از دو لبت سه بوسه خواهانم.
هوش مصنوعی: من از زبان تو به شدت ناراحت و شکایت دارم که هر بار وعده وصال تو را به فردا موکول میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی تو بر عقل من حاکم میشود و باعث سردرگمیام میگردد و جدا بودن تو از من، دلایل صبرم را به هم میریزد و من را آشفته میکند.
هوش مصنوعی: زلف تو به قدری زیبا و جذاب است که هاروت (یکی از فرشتگان) در پرتو آن مانند کسی که همیشه به ستاره زهره (ناهید) نظر دارد، به سمت آن مینگرد و مجذوب آن میشود.
هوش مصنوعی: من از عقل و صبر خود جدا شدهام و تنها شدهام، زیرا زلف دوگانه تو باعث میشود که به یکتایی برسم.
هوش مصنوعی: عشقت دل مرا برده و جانم را نمیگیرد، آیا کسی پیدا میشود که با محبت تو احتیاط کند؟
هوش مصنوعی: پرندهای mythical به نام عنقا ناپدید شده و دیدن تو برای من بهگونهای است که همچون صورت این پرنده، از چشمم دور شده است.
هوش مصنوعی: در روز جداییام از تو، وقتی جمالت را نمیبینم، دلم شب یلدا را روایت میکند.
هوش مصنوعی: این نکته را به جای من انجام بده که در میهمانی، تصویر چهرهات در لیوان شراب میافتد و زیباییاش را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به من با نیش زبان آسیب نزن، چرا که آنچه در میدان نبرد نیروی شمشیر شاه بر دل دشمنان میگذارد، بر من نیز تأثیر نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: خسرو، پادشاهی که هم در دنیا و هم در زمینه دین، مقام و عظمت بالایی دارد، به گونهای است که دیانت او موجب عظمت و ارجمندی دین میشود.
هوش مصنوعی: زمانهای فرا رسیده که میتواند حتی دریا و کوه را به خاطر generosity و بردباری خود در برابر ناتوانی و ضعف رسوا کند.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که فردی که در او صفات عالی و تواناییهای بزرگ وجود دارد، میتواند هم به تخت و قدرت سکندر آراستگی بخشد و هم سرزمینها را آباد کند و به آنها رونق ببخشد.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، استقامت او باعث میشود که وجود نژاد انسان، یعنی آدم و حوا، را زیر سوال ببرد.
هوش مصنوعی: زمانی که خوشحالی و شادی بر آن مسلط باشد، جشن او با پرتوهای گرم تیرماه، بهار را شاداب و زیبا میسازد.
هوش مصنوعی: دوران مراقبت از دستور او مانند بهار است که با توان جوانی، حال پیر را متحول میسازد.
هوش مصنوعی: شاه در میدان جنگ، صد هزار شمشیر را به کار نمیگیرد، اما شمشیر تو به تنهایی کافی است.
هوش مصنوعی: اگر صد هزار جان در یک نبرد از بین برود، به او خرده بگیر که برای همدردی برای تو کاری کند.
هوش مصنوعی: تیغ تو مانند یک هنرمند است که از خون دشمنان بر خاک میدان جنگ، پارچهای زیبا میبافد.
هوش مصنوعی: بر روی چهره آبی او که آماده برای درخشیدن با جواهرات است، به هر حال وسایل لازم برای دین و حکومت فراهم میشود.
هوش مصنوعی: وقتی سوار بر اسب زیبا و نیرومند میشوی، پیروزی و موفقیت به دنبالت خواهد آمد و به خاطر قدرت و شجاعتت، به عنوان سردار یا پهلوان شناخته میشوی.
هوش مصنوعی: آرزو و خواستهی پیروزی بر سر نیزهات چیره شده است و همین مبارزات و جنگهاست که این آرزو را به حقیقت میرساند.
هوش مصنوعی: زمانی که در فضایی پر از هیجان و غوغا قرار میگیرد، احساس میکند که در حال پرواز به سوی آسمان و سوی زمین سبز است.
هوش مصنوعی: هرچند که او از هند رفته و به غارت نرفته است، اما جان دشمنان تو را همچنان به غارت میبرد.
هوش مصنوعی: در روز جنگ، با قدرت و شجاعتتان و با تیر خود، به زور بر شیر نیرومند غلبه میکنید و او را میبینید که چگونه در حال شکار است.
هوش مصنوعی: آن اسب خوشبختی که زیر سوار تو در آسمان و بر روی ابرها و در برابر باد حرکت میکند.
هوش مصنوعی: رعد و برق میزند و صدا میکند، در حالی که ابرها در حال حرکت هستند و باران به زودی خواهد آمد.
هوش مصنوعی: از ستارههای زحل به جایگاهی بالاتر آمده است، زیرا به خاطر تلاش و اراده تو این اتفاق افتاده است.
هوش مصنوعی: ستاره سعد در آسمان از مشتری است، زیرا دشمن تو را از خود دور میکند.
هوش مصنوعی: همه جا به یاد داشته باش که بخشندگی تو در دستان دریا قرار دارد و ارزش کلمات تو مانند مروارید در زیر آب است که آرام آرام رشد میکند.
هوش مصنوعی: اگر بیننده و راهنما در زندگی وجود داشته باشد، کسی که بینا و آگاه باشد میتواند به خوبی مسیر را ببیند و درکی درست از کارها داشته باشد.
هوش مصنوعی: نام بخشش به خاطر بخل و حماقت انسانهای ناشایست از بین رفته بود، اما دستهای بخشنده و کریم تو آن را دوباره زنده میکند.
هوش مصنوعی: در این جهان، بخشش و هدیه دادن به روشهای قدیمی انجام میشد و حالا با حضور تو، این روشها تغییر کرده و دلها را به سمت خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: سخت کوششی که تو انجام میدهی، باعث میشود که آسمان هم به تو پاداش دهد. و احسان و بخشش تو، موجب میشود که دریا هم به تو نعمت بدهد.
هوش مصنوعی: قلم مبارکت بر روی کاغذ سفید، افعال مرد صاحب ید بیضا را مینگارد.
هوش مصنوعی: بخشش و عفو، چهرهای نو به زندگی مجرمان میبخشد و مانند دعا و معجزهای در زندگی آنها تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: انصاف تو که به خوبی میدانی چطور کار کنید، میتواند خوارزم را با هنر خود به جایی برساند.
هوش مصنوعی: تو به علو مقام خود مانند یوسف هستی و عدالت تو باعث میشود که شهر تو مانند شهر زلیخا شود.
هوش مصنوعی: گل زیبایی ندارد مگر اینکه به میهمانی تو بیاید، چرا که جمال و جلوهگری تو او را زیباتر میکند.
هوش مصنوعی: در اعماق دریا، صدف و مروارید به وجود میآیند، همانطور که طبیعت ما به گونهای است که همواره در ستایش تو شعر میسراید.
هوش مصنوعی: ای نازنین، همچون طبیعت ما، از ستایش تو ناتوان است و طبع صدفی که پیرو ماست، هرگز نمیتواند چنین کند.
هوش مصنوعی: دنیا فقط تویی و هر کسی که با تو مخالف باشد، اساس و دین خود را برای دنیا قرار میدهد و به آن میچسبد.
هوش مصنوعی: آن کسی که خواهان خدمت به تو است، در واقع آرزوی مقام و زیبایی خود را نیز میخواهد.
هوش مصنوعی: نیتش این باشد که روز حج از تو دعا و آرزوی خوب بگیرد، مثل حاجی که عزم سفر به مکه و سرزمین بطحا را دارد.
هوش مصنوعی: بر اساس نیّت جنگیدن و کشتن دشمن، پاداش و ثواب این کار تو را به حرکت وامیدارند.
هوش مصنوعی: چرا آسمان به کسی فخر کند که در ستایش تو، چنین شعر زیبا و بلند میسُراید؟
هوش مصنوعی: هر آنچه بنده را در زندگی از خوشیها و ناخوشیها ارزیابی کند، خداوند بزرگ بر عهده دارد.
هوش مصنوعی: زندگی خوشی داشته باش، زیرا که عدل و انصاف تو، زندگی همه زمانه را لذتبخش میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرخ سپهر شعبده پیدا کند همی
در باغ کهربا را مینا کند همی
بر دشت آسمان گون تأثیر آسمان
شکل بنات نعش و ثریا کند همی
دیبای روم شد همه باغ و چو رومیان
[...]
عاشق ز وصل عیش مهنا کند همی
ما را فراق رنج مهیا کند همی
با دیدگان ز دیدن تو دل به کین همی
با دشمنان ز بیم مدارا کند همی
بلبل که صد هزار گلش هست بر کنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.