گنجور

 
سنایی

ای سنایی به گرد شرک مپوی

آنچه گوید مگوی عقل مگوی

خنصر وسطی این دو انگشت است

هر دو از بهر نفس در تک و پوی

از زمانه اگر امان جویی

زو بلندی مجوی پستی جوی

این که گویی تو خرد حاتم راد

وانکه گویی بزرگ سرگین شوی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیر معزی

آه ازین کودکان مشکین موی

آه ازین دلبران زیباروی

رخ ایشان چو لاله بر سر کوه

قد ایشان چو سرو بر لب جوی

عالم از رنگ و بویشان چو نگار

[...]

سنایی

فضل یحیاست بر ضعیف و قوی

فضل یحیای صاعد هروی

پادشاه قضات و خواجهٔ شرع

که چو صدرست و دیگران چو روی

از صعود حیات و فضل دلش

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۹۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
نصرالله منشی

همچو احرار سوی دولت پوی

همچو بدبخت زاد و بود مجوی

نظامی عروضی

مهتری گر به کام شیر در است

شو خطر کن ز کام شیر بجوی

یا بزرگی و عز و نعمت و جاه

یا چو مردانت مرگ رویاروی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه