غم هجر تو نیمهجانم کرد
کرد کاری که ناتوانم کرد
زیر بار فلک نرفتم لیک
بار عشق تو چون کمانم کرد
ضعف چون آه سینهٔ مظلوم
دگر از هر نظر نهانم کرد
نیست باقی جز استخوان غم عشق
عاقبت صاحب استخوانم کرد
به تصور نیارم آنچه که آن
به تصور نیاید آنم کرد
دستپروردهٔ مرا گیتی
دست دستی بلای جانم کرد
دل چون موم نرم من به تو ای
سنگدل باز مهربانم کرد
بس که بدبین بُوَد دل از چشمم
به دو چشمت که بدگمانم کرد
یار بد داد امتحان صد بار
با وجودی که امتحانم کرد
نیست عارف به از سکوت به من
آنچه میخواست دل زبانم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و درد ناشی از جدایی و عشق ناکام است. شاعر از احساس ضعف و ناتوانی خود صحبت میکند و میگوید که عشق معشوق او را به نیمه جان تبدیل کرده است. او نمادین بیان میکند که بار عشقش مانند کمان او را خم کرده و به او آسیب زده است. در حقیقت، اثر جدایی بر زندگی او شدید است و حتی به استخوانهایش رسیده است. شاعر به تضادهای موجود در عشق و امتحانات فراوانی که با آن روبرو شده، اشاره میکند و در نهایت از نرمی دلش نسبت به معشوق سخن میگوید، حتی اگر او سنگدل باشد. او در این شعر به شک و بدبینیهایی که در نتیجه این عشق برایش به وجود آمده نیز اشاره میکند.
هوش مصنوعی: درد و رنج دوری تو مرا به مرز نابودی رسانده و کاردستی را برای من انجام داده که از عهدهاش خارج شدهام.
هوش مصنوعی: من زیر فشار زندگی خم نشدهام، اما عشق تو مرا به اندازهی فشاری که کمان به خود میآورد، تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: ضعف و ناتوانی مانند هوای غمانگیز و دردناکی است که در دل یک انسان مظلوم پنهان شده و او را از دیگران دور کرده است.
هوش مصنوعی: در نهایت، تنها درد و غم عشق برایم باقی مانده و اکنون فقط استخوانهایم باقی مانده است که نشان از غم و اندوه من دارد.
هوش مصنوعی: نمیتوانم چیزی را که فراتر از تصوراتم است، باور کنم.
هوش مصنوعی: دنیا که مخلوق من است، به من سختی و دردسر زیادی داد و باعث مشکلات زیادی در زندگیام شد.
هوش مصنوعی: دل من مانند موم نرم و انعطافپذیر است و تو ای شخص سنگدل، با محبت و محبتورزیات دوباره مرا مهربان کردی.
هوش مصنوعی: به خاطر بدبینیام، دلم از نگاه تو به چشمانت خسته شده و اکنون به خاطر آن بدگمانی که در من ایجاد کردهای، دیگر به تو اعتماد ندارم.
هوش مصنوعی: عزیزم، به من به گونهای آزمایش کرد که بارها و بارها از خودم امتحان پس دادم، با وجود اینکه در این آزمایشها قرار داشت.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی برای عارف بهتر از سکوت نیست، زیرا دل من آنچه را که میخواست، به زبان آورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من دگر چاره ای ندانم کرد
دل ازین نوع خوش توانم کرد
عشق تو مست جاودانم کرد
ناکس جملهٔ جهانم کرد
گر سبکدل شوم عجب نبود
که می عشق سر گرانم کرد
چون هویدا شد آفتاب رخت
[...]
عشق تو مست و کف زنانم کرد
مستم و بیخودم چه دانم کرد
غوره بودم کنون شدم انگور
خویشتن را ترش نتانم کرد
شکرینست یار حلوایی
[...]
دل ز ما برد و قصد جانم کرد
قصد این جان ناتوانم کرد
عشق روی تو ای بت سیمین
در همه شهر داستانم کرد
خون دل را ز راه دیده بسی
[...]
کردگار از کرم عیانم کرد
واقف از حال این و آنم کرد
من چو بی نام و بی نشان بودم
بی نشانی مرا نشانم کرد
به تجلی ظاهر و باطن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.