دل بیتو به صدهزار زاریست
جان در کف صدهزار خواریست
در عشق تو ز اشک دیده دل را
الحق ز هزار گونه یاریست
در راه تو خوارتر ز خاکم
ای بخت بد این چه خاکساریست
کردیم به کام دشمن ای دوست
دانم که نه این ز دوستاریست
هجران سیهگر توام کشت
این نیز هم از سپیدکاریست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از احساسات عمیق عاشقانه صحبت میکند. شاعر از درد و غم دوری معشوق و زاری دل و جان خود میگوید. او در عشق به معشوق به اشک و یاریهای مختلف اشاره میکند و خود را خوارتر از خاک میدانند. به دشمنی که در این عشق مداخله میکند اشاره کرده و میفهمد که این وضعیت به دلیل دوستی نیست. در نهایت، از بیخبری و دوری از معشوق به عنوان یک مصیبت یاد میکند.
هوش مصنوعی: دل بدون تو به شدت رنج میکشد و جانم در دستش پر از ذلت و ناچیز است.
هوش مصنوعی: در عشق تو، اشکهای چشمانم به واقع ارزشمندتر از هر نوع یاری و کمک دیگر است.
هوش مصنوعی: در پی تو، هیچ چیز برایم مهم نیست و خود را از خاک هم پستتر میدانم. ای سرنوشت شوم، این چه نوع خودسانسوری و فروتنی است؟
هوش مصنوعی: ما برای خوشحالی دشمن کاری کردیم، اما میدانم که این اقدام از روی دوستداری نیست.
هوش مصنوعی: فراق و دوری تو، مانند رنگ سیاه است که زندگیام را به درد میآورد؛ و این نیز نشان از روشنی و صفای زندگیام دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در کوی تو عقل بی قراریست
بی روی تو روح سوگواریست
هر تار ز نرگس تو تیری است
هر موی طره تو ماریست
وصل است ز تو نخست پس هجر
[...]
هر نکته که بر نشان کاریست
در وی به ضرورت اختیاریست
در شهر شما یکی نگاریست
کز وی دل و عقل بیقراریست
هر نفسی را از او نصیبیست
هر باغی را از او بهاریست
در هر کویی از او فغانیست
[...]
هر سرخ گلی که در بهاریست
در دامن او نهفته خاریست
ما را سر و کار با نگاریست
دل در خم زلف غمگساریست
از موکب لشکر فراقش
بر دیده ی عشق من غباریست
با بار فراق اوست کارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.