|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و زیبایی معشوق میپردازد. او معشوق را از خورشید و قبله زردشت روشنتر میداند و بیان میکند که بدون حضور او، زندگیاش بیمعنا و آشفته است. عشق او باعث رنج و هلاکتش شده، اما باوجود تمام درد و بیوفایی که متحمل شده، هرگز محبتش را فراموش نخواهد کرد. شاعر از معشوق میخواهد که بیاید و لحظهای را با هم بگذرانند، زیرا او میخواهد دامنش را پر از گلهای زیبا کند و عشقش را ابراز کند.
هوش مصنوعی: ای چهرهات از طلوع خورشید پاکتر و درخشانتر است، اما بدون وجود تو، همانند موهای پیچدار و بینظم شدهی من میشوم.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث نابودی من شد و اشتیاق به تو مرا میسوزاند. بدیهای تو مرا خسته کردند و بیرحمیات باعث مرگ من گردید.
هوش مصنوعی: هرچند که سختیها و ناراحتیهای زیادی از تو متحمل شدم، اما هرگز عشق و وفاداریام به تو را فراموش نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: برخیز و بیا تا شب را با زیباییهای چهره و موی تو پر از گلهای لاله کنم و دامنم را معطر به عطر مشک نمایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت
این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند
انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده
[...]
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
بس کس که ز زردشت بگردیده، دگر بار
ناچار کند روی سوی قبلهٔ زردشت
من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران
[...]
برخیز و برافروز هلا قبله زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
بس کس گرویدند بزردشت، کنون باز
ناکام کند روی سوی قبله زردشت
من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران
[...]
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت
این تیغ نه از بهر ستمگاران کردند
انگور نه از بهر نبید است به چرخشت
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده
[...]
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
بنشین و برافگن شکم قاقم بر پشت
بس کس که به زردشت نگروید و کنون باز
ناکام کند روی سوی قبلهٔ زردشت
بس سرد نپایم که مرا آتش هجران
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.