گنجور

 
اثیر اخسیکتی

در رزم بر فلک زنی ار پر دلی کند

آنجا که سرکشان بزمین درکشند پای

بندند بر خراج بحار آنکه هر بهار

گرددزابرهم چو صدف گون گهر نمای

این خود بهانه ئی است بگریدفلک همی

با صد هزار دیده ز تیغت به های های