گنجور

 
ادیب الممالک

مرا وزارت عدلیه از نخستین بار

ندید قابل شفقت نخواند لایق کار

چرا که فاقد هر شرط و جامع هر خلف

بدم که آدمیم من نه گرگ آدم خوار

وزیر عدلیه از آدمی نفور بود

چنانکه آدمی از او کند بدشت فرار

نه پارتی بدم او را من و نه حامل سیم

نه بی حمیت و بیشرم بودم و غدار

نه آبروی وطن بردمی نه مال کسان

گرفتمی و نه دین دادم از پی دینار

خجسته بودم و باهوش و رای و معنی جفت

ستوده باشم و با عقل و دین و دانش یار

 
 
 
رودکی

اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت

هر آینه چو همه می‌خورد گل آرد بار

به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست

به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار

دقیقی

مدیح تا به بر من رسید عریان بود

ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از دقیقی
عنصری

چنین نماید شمشیر خسروان آثار

چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار

به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان

که راستگوی‌تر از نامه تیغ او بسیار

چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد

[...]

مشاهدهٔ ۸ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

قوی کننده دین محمد مختار

یمین دولت محمود قاهر کفار

چو بازگشت به پیروزی از در قنوج

مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار

هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
عسجدی

فغان ز دست ستمهای گنبد دوار

فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار

چه اعتبار بر این اختران نامعلوم

چه اعتماد بر این روزگار ناهموار

جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه