نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱
گاه کاخ است نه وقت چمن است
نوبت خرمی انجمن است
از رخ وقامت و تن شاهد بزم
نایب سوری و سرو وسمن است
لب شیرین خلف نیشکر است
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴
خار از آن باغ بپای دل ماست
که گل و گلبن آن از گل ماست
چشمه ی خضر درخشید ز دور
یا که تیغی بکف قاتل ماست
مشکلی نیست که آسان نشود
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴
جان و جانان، دل و دلبر به هم است
تن اگر دور بماند چه غم است
چشم و زلف تو ببایست که نیست
ورنه از سنبل و نرگس چه کم است
سینه با مهر تو آتشکده است
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
نوبت خرمی بستان است
عهد سرو و سمن و ریحان است
نرگس از خواب مگر دیده گشود
که بر آن ژاله گلاب افشان است
با صبا نفخه ای از زلف نگار
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
قاصدی مژده رسان در راه است
روز آراستن خرگاه است
صبح عیداست و جهان تا بجهان
خرم از دولت شاهنشاه است
بر من و واپسیم عیب مکن
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷
ای مبارک شب فیروز امید
صبح شو صبح که خورشید دمید
گل مکان بر زبر شاخ گرفت
سرو سر از کنف باغ کشید
دل نشست از قبل منظر چشم
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸
جان چو میرفت چرا زیست تنم
بی تو دارم عجب از زیستنم
تا درین شهر چسان افتادم
که رهی نیست به سویِ وطنم
هرگزم رخصت پرواز نبود
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹
من که دارای جهان سخنم
بنده ی شاه زمین و زمنم
عقل با من سرو کاریش نبود
عشق داند که چسان مؤتمنم
من بدام تو یکی مرغ اسیر
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۶
تا چه گفتند که خاموش شدیم
پای تا سر همه تن گوش شدیم
تاب دیدار تو در ما نبود
پرده بردار که از هوش شدیم
دوش در میکده بودیم امروز
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹
طلعت دوست عیان میخواهم
هرچه جز اوست نهان میخواهم
سری از همت خاک در دوست
فارغ از کون و مکان میخواهم
دلی آنسان که مراد دل اوست
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱
ز آتش عشق نخستین قسم
اولین نفخه و آخر نفسم
خواجه تاش خردم بنده ی عشق
خواجه ی و هم و امیر هوسم
بهر این گمشدگان از دل و لب
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۲
غم عالم نبرد ره به دلم
که سرشتند به میخانه گلم
من چه دارم که ز احسان تو نیست
جان اگر بر تو فشانم خجلم
دوش دزدیده نگاهی به رخت
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶
بی تو میل گل و گلشن نکنم
هوس سوری و سوسن نکنم
دامن از خون دلم گلگون شد
ورنه گل بی تو بدامن نکنم
نرسد شام که در خلوت دل
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱
صبح باز آمد و شب گشت نهان
موکب روز بسر آراست جهان
باز از هر طرف اصحاب بهار
غارت آورد بر افواج خزان
موکب شاه جهان در جنبش
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴
دگرانند بهر سو نگران
من بسوی تونهان از دگران
آنکه بگشود زروی تو نقاب
بست بر دیده ی این بی بصران
ورنه حاشا تو در آیی از در
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰
هوسی میبردم سوی کسی
تا چه بازم بسر آرد هوسی
خبری نیستم از راه هنوز
ناله ای میشنوم از جرسی
ذوق پرواز چه داند مرغی
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳
این همان ساحت جنت اثر است
باجنانی و جهانی دگر است
این روانست روان یا آب است
این حیات است عیان یا شمر است
بر سر خاره گل بیخار است
[...]