دگرانند بهر سو نگران
من بسوی تونهان از دگران
آنکه بگشود زروی تو نقاب
بست بر دیده ی این بی بصران
ورنه حاشا تو در آیی از در
دیده در باز کند بر دگران
خبر از خاک درت نتوان جست
جز زطرف کله تا جوران
اثر از گرد رهت نتوان یافت
جز که در دیده ی صاحبنظران
این چه راه است که در وی اثری
نیست از نقش پی پی سپران
این چه صحراست که تا گم نشوی
نبری راه سوی راهبران
این چه دریاست که جز غرقه نبرد
رخت از لطمه ی موجش بکران
تیز تک مرکب و رهبر در پیش
آه از سستی این همسفران
بنده ی شاه جهان است نشاط
نه که در بند جهان گذران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس تنهایی و بیراهی شاعر در جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر در میان آدمهای دیگر، تنها به سوی معشوقش حرکت میکند و از محنتهای دیگران غافل است. او به زیبایی و رازهای معشوق اشاره میکند که فقط برای اندیشمندان و صاحبنظران قابل درک است. شاعر از بیراهی و سردرگمی بقیه در جستجوی حقیقت گلایه دارد و به نوعی از سستی و عدم توجه دیگران به مسیر صحیح انتقاد میکند. او خود را بندهای میداند که در پی شاه حقیقی جهان است، نه در بند دنیا و ترفندهای آن.
هوش مصنوعی: دیگران به اطراف خود توجه دارند و نگران من هستند، اما من تنها به تو فکر میکنم و از دیگران فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: کسی که چهرهات را به دیگران نشان داد، بر چشمان نابینای این مردم پردهای کشید.
هوش مصنوعی: اگر به کسی دیگر اجازه نمیدهی تا به میانت بیاید، پس جای تو در قلب من همیشه باز خواهد بود.
هوش مصنوعی: خبر از خاک در خانهات را نمیتوان جز از طرف سر و تا جایی که آب روان است جستجو کرد.
هوش مصنوعی: پیشینیه یا نشانهای از سفر تو جز در چشمان افرادی که بصیرت دارند، نمیتوان یافت.
هوش مصنوعی: این چه مسیری است که در آن هیچ نشانی از اثر اسبهای زین شده وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: این چه بیابانی است که برای پیدا کردن مسیر درست، باید اول گم شوی و سپس راهنمایان را پیدا کنی؟
هوش مصنوعی: این چه دریاست که کسی نمیتواند از آسیبهای امواجش نجات پیدا کند و همواره در خطر غرق شدن است.
هوش مصنوعی: سوارکاری چالاک و رهبری در جلو حرکت میکند، اما آه از ضعف و سستی همراهانش.
هوش مصنوعی: شخصی که با شور و شعف زندگی میکند، متعلق به شاه جهانی است و نه به دنیای زودگذر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به انکار سوی ما نگران
من نیم با تو دودل چون دگران
سخن تلخ چه میاندیشی
ای تو سرمایه جمله شکران
بر دل سوختهام آبی زن
[...]
رخنه افتاد از آن حیله گران
در صف گهر صافی گهران
گرد او حلقه مرصع کمران
موکبش ناظم عالی گهران
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.