خار از آن باغ بپای دل ماست
که گل و گلبن آن از گل ماست
چشمه ی خضر درخشید ز دور
یا که تیغی بکف قاتل ماست
مشکلی نیست که آسان نشود
مشکل اینست که خود مشکل ماست
آتش افروز بخارش نظریست
بی سبب نیست که او مایل ماست
خیز و در خرمن خویش آتش زن
تا ببینی که چها حاصل ماست
بی نشاط آنکه نشاید دل اوست
بی غم آنکو که نشاید دل ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی پیچیدگیهای عشق و دلبستگی میپردازد. شاعر میگوید که مشکلات و دردها از خود ما نشأت میگیرند و تنها راه حل آنها باور به توانایی خودمان است. همچنین به زیباییهای عشق و لزوم جرات در مواجهه با چالشها اشاره میشود. در نهایت، شعر تأکید میکند که دل خوشیها و غمها به نوع نگرش و احساس ما بستگی دارد.
هوش مصنوعی: خارهای آن باغ دل ما را میآزارد، در حالی که گلها و زیباییهای آن باغ از دل ما ناشی میشود.
هوش مصنوعی: چشمهای از زندگی و تازگی در دوردستها نمایان شده است، یا اینکه در دست قاتل، شمشیری وجود دارد که میتواند به ما آسیب بزند.
هوش مصنوعی: هیچ مسئلهای وجود ندارد که نتوان آن را حل کرد؛ اما مشکل اصلی این است که ما خود به بخشی از مشکل تبدیل شدهایم.
هوش مصنوعی: انسانی که آتش را روشن میکند، بیسبب به شعلهور شدن آن نگاه نمیکند و این نشان میدهد که او به ما علاقه دارد.
هوش مصنوعی: بلند شو و در انبار خود آتش برافروز تا ببینی که چه چیزی به دست آوردهایم.
هوش مصنوعی: کسی که شاداب نیست، لایق شادی دلش نیست و کسی که بیغم است، لایق بیغم بودن دل ما نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.