گنجور

حاشیه‌ها

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:

خدا رحمتشون کنه.

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۹ - ماده تاریخ وفات (رحمت حق = ۷۵۶):

به احتمال قوی خانۀ بی‌نظم و نسق یعنی بی‌در و پیکر یا قرازه

حمزه حکمی ثابت در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵ - در تنبیه و موعظه:

انت رجائی و علیک اتکال...

پرهیب در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۵۲ در پاسخ به محسن خ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

درود بیکران بر شما.
با توجه به مفهوم مصرع، جهان به معنای عالم است و نه جهیدن.
شاعر به درجه‌ای از ادراک رسیده که به هر سویی که نظر می‌کند
جهانی دگر می‌بیند. او احساس کسی را دارد، 
که بر آستان جهان‌های گوناگون نشسته و غرقهٔ حیرت است. 

فاطمه یاوری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

که دل برد و کنون در بند دین است....!

فاطمه یاوری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶:

دل من در هوس روی تو ای مونس جان

خاک راهیست که در دست نسیم افتادست.....

nooraddin sabeqi در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

واقعا چقدر خوب بود اگه کسی که در زمینه ادبیات هیچ سررشته ای نداره، نیاد نظر نده.

واقعا خوندن حاشیه ها اعصاب آدمو خورد میکنه

و یسریا نمیخوان قبول کنن که بعضی از اشعار سعدی و حافظ فهمیدنش راحت نیست همونطور ک شعر شاملو.

خیلی ناراحت کننده س ک بعضیا اومدن نوشتن «بنظر من اگه اینطوری میبود بهتر میبود»

nooraddin sabeqi در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۶ در پاسخ به سید امین دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

من فکر میکنم یعنی اوج گرفتن و بلندی بس است که دیگر بال و پری برایم نماده

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

برخلاف تصور خیلی‌هاتون که دارید بر سر بیت اول این غزل بحث می‌کنید، باید بگم که این غزل در نسخه‌های قدیمی‌تر و معتبر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، قره حصار و اسعد افندی نیومده، لذا به قول استاد مجتبی مینوی: اگر غزلی در این سه نسخهٔ معتبر نباشه؛ از مولانا نیست.

یاسین مشایخی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۷ در پاسخ به محمد دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

این غزل اصلا از مولانا نیست، چون در نسخه‌های قدیمی‌تر و معتبر دیوان شمس نیومده.

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۲ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۴ - فِی التَّأَسُّفِ وَ النّدامَةِ عَلیٰ صَرْفِ الْعُمرِ فیما لایَنْفَعُ فِی الْقِیامَةِ وَ تأْویلِ قَولِ النَّبیِّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم: «سُؤْرُ الْمُؤْمِنِ شِفاءٌ»:

ایشان روشِ علم‌آموزیِ مرسوم (و نه خود علم فقه و ...) را در مقایسه با «راه عشق و تسلیم» رد کرده و خود فقه و ... را باطل بیان نکرده. ایشان می‌گوید عمر را در قیل و قال هدر ندهید و معارف را از روش‌هایی مانند روش سیّد بحرالعلوم و خود پیامبر و معصومین علیهم السلام و حتی «ملّا کاظم کربلایی ساروقی» بیاموزید که مستقیما به منبع وصل شده‌اند و از هزار قسمت علومشان، یکی را هم از کتاب و درس و بحث فرانگرفته‌اند.

امام علی علیه السلام: لَیسَ الْعِلْمُ فی السَّماءِ فَینْزِلَ إلَیکمْ، وَ لا فی تُخومِ الارْضِ فَیخْرُجَ لَکمْ؛ وَ لَکنَّ الْعِلْمَ مَجْبولٌ فی قُلوبِکمْ تَأَدَّبُوا بِآدابِ الرّوحانیینَ یظْهَرْ لَکم‏.

ترجمه: علم در آسمان نیست که بر شما نازل شود و نه در زمین تا استخراج شود، بلکه علم خو گرفته (یا مخلوق شده) در قلب‌هایتان است، مؤدّب به آداب روحانی شوید تا برایتان ظاهر شود.

سند حدیث: الحقائق فی محاسن الاخلاق‏‏

 

رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلاَّ جَرَتْ یَنَابِیعُ اَلْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ.

در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وارد شده که حضرت فرمودند: هیچ بنده‌ای خود را چهل صبح برای خدای عزّ و جلّ خالص نکرد، مگر آن‌که چشمه‌های حکمت از قلبش بر زبانش جاری شد.

سند حدیث: عیون أخبار الرضا علیه السلام، جلد۲، صفحه ۶۹

علی دادمهر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲:

وزن شعر وزن دوبیتی است 

مفاعیلن مفاعیلن فعولن 

 

لطفاً اصلاح شود 

امیر رضا جعفری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - اندرز به شاه:

بسیار زیبا 

فاطمه یاوری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست

سهی قدان سیه چشم ماه سیما را......!

محمد غافری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۸ در پاسخ به ali دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

لطف کنید و نشانی های مندرج در کتاب مقدس را التفات بفرمایید. ممنون. 

محمد غافری در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۶ در پاسخ به امیر میرسیاح دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

شما باید فراموشکار باشید.  نسخه ی قزوینی-غنی جلو روی من است و خدا را می گوید.  نسخه انجوی را هم دارم ولی در دسترسم نیست. بله نسخه ی سایه خدایا می گوید. شاملو را نمی دانم. 

شاهرخ کاطمی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

سلام

ابیات مولانا یک معنی داره

یک هدف داره وان اینه

انسان امتداد خداونده ودر همین

دنیا باید به این مرحله برسیم

کلا عرض می کنم .وکرنه هر بیت

ساعتها تفسیر داره

چه شرا ب اتشین 

چه بانگ چه ندا چه فرچه بین دو صندوق

این انرژی خداوندی این حکمت این

خرد دائم سیلان داره انسان

می توانه بگیره اختیار داره

یا نگیره بازم اختیار داره

مرکز انسان باید خدا یا عدم

باشه نباشه هر چه باشه فاسد

شدنی ودرد زاست وکسی

می تواند با خدا یکی بشه

مثل نور پاک باشه

 

دکتر صحافیان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

 

دیشب از دنیا بریده خلوت نشینی به میخانه عشق آمد، پیمان پارسایی را فراموش کرد و با شوق پیمانه گرفت.
۲- صوفی شورید( خانلری: مجنون)که دیروز قدح و‌جام شراب را می‌شکست، یک جرعه شراب جانش را فرزانه و خردمند کرد(خرد حقیقی برای دریافت حال خوش)
۳-گویا دلبر زیبای دوره جوانی به خوابش آمده، که پیرانه سرش عاشق و مجنون شده است.
۴- پسر زیبا روی آتش پرست، راه دل و دین می‌زد، آری! صوفی ما با عبور آن زیباوش آشنای جان، با همه چیز و‌همه کس بیگانه شد( بریدن از همه- فنا)
۵- آری عشق همین است! چهره برافروخته گل تمام دارایی بلبل را به آتش کشید و خنده شیرین شمع آفت جان پروانه شد.
۶- سپاس بی اندازه که با این خردمندی و رسیدن به حال خوش، گریه‌ های شبها و سحرهایم، میوه داده.آری! قطره باران تبدیل به مروارید شاهوار شده است.
۷- چشمان خمار ساقی آیه‌های سحرآمبز می‌خوانند و مجلس دعا و ذکرمان، مجلس افسانه عشق گشت.( غلبه حال خوش؛ میوه ذکر)
۸- اکنون( با این حال) خانه حافظ بارگاه پادشاهست، دل در پیش دلدار و جان در پناه معشوق است( پس از فنا، حال خوش فراهم آمده و اینک دوام یافته است)
نکته۱: این غزل که اوج بسط و حال خوش است(و در غزل ۱۷۱ نیز ادامه پیدا می‌کند) پس از دو غزل بسیار ناامید کننده آمده است و توالی قبض و بسط و ارتباط شدت قبض، به شدت بسط را اثبات می‌کند.
قافیه میانی در بیت۲ دی و می و بیت ۳ شباب و خواب، همچنین جناس پیمان و پیمانه و افسون و افسانه نیز به این زیبایی می‌افزاید.
نکته۲:شعر حافظ چکیده کل ادبیات است و این غزل، که در عالی‌ترین حال خوش و بسط سروده شده چکیده غزل‌های دیگر: خلوت نشین،پیمان و پیمانه، صوفی، پیرانه سر، دوش و دی، گریه سحر و... مضامین پرکاربرد دیوان است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

 

ابراهیم وژدان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۵ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۲:

یه اتفاقی افتاده شب حافظ یه خوابی دیده که خوابش را تعبیر هم نکرده مثل فیلم های اصغر فرهادی پایانش را باز گذاشته😂)

 

بیت 《گفته باشد مگرت ملهم غیب احوالم》اگر کسی میتونه لطفا ترجمه کنه(احساس میکنم "ملهم"اینجا به معنای ناتوان و فلج باشه)

 

بسته بر آخور او استر من جو میخورد

تیزه افشاند به من گفت مرا میدانی

 

ترجمه بیت دوم:

۱- بر من شمشیر کشید که میدانی من چه کسی هستم و چه جایگاهی دارم 

۲- بر من شمشیر کشید(ای مخاطب شعر من) متوجه حرف من هستی که دارم چی میگم(گفتِ مرا میدانی)

 

چون به تاریخ مسلط نیستم صرفا برداشتی که از این مصراع در نظرم آمد را اشاره کردم. اگر اشتباه بود حتما عزیزان حرف این بنده حقیر را تصحیح کنن

ابراهیم وژدان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۵۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۳:

مصراع دوم از بیت دوم 《بر سر خواجه که تا آن ندهی نستانی》 بی اختیار مرا یاد جمله سردار دلها ، شهید قاسم سلیمانی انداخت که نوشته بود 《خدایا مرا پاکیزه بپذیر》

۱
۸۰۱
۸۰۲
۸۰۳
۸۰۴
۸۰۵
۵۴۵۹