زهیر در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۵۳۷:
کاش قبل از اینکه بیوفتیم توی سقوطِ هواپرستی، کمی هم عاقبتاندیشی کرده بودیم و تا این حد غافل از «مکافاتِ عمل» نبودیم.
«از مکافات عمل غافل نشو»
لاله انوشه lale.anooshe۱۲@gmail.com در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۳۷ در پاسخ به کیدخت کیانپور دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۸۰:
درود بر دوستان عزیز
منظور از شراب، نوشیدن از خم اگاهی الهی ست و کسی که خیلی اگاه بشه مستی و بی هوشی و غرق در مجاز بودن انسانها رو می فهمه
در حقیقت صائب داره به اندوه همراه دانستن و فهمیدن و درک کردن اشاره می کنه
داریوش در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۲۰ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۰ - حکایت در بیوفایی:
با سلام و ادای احترام در بیت زیر
گشت پدرش چو ماه نو باریک شد جهان پیش پیرزن تاریک
واژه "پدرش " اشتباه و بجای آن می بایست" بدرش " جایگزین شود
بدر= ماه کامل ماه نو باریک = هلال ماه در اول ماههای قمری
یعنی ماه کامل او مبدل به هلال باریکی گشت و دنیا در چشم پیرزن تاریک شد
امیر رحیمی در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » ابتدای کلیله و دمنه، و هو من کلام بزرجمهر البختکان » بخش ۷:
در صورت تمایل این بخش را به صورت پادکست در آزر آرشیو گوش دهید
نردشیر در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل:
مثالم کعبتین شش سو اید
که تا خود بر کدامین پهلو آید
محمود آزاد در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶۲:
از بیم رقیب جستجویت نکنم
وز طعنه خلق گفتوگویت نکنم
لب بستم و از پای نشستم اما
این را نتوان که آرزویت نکنماین رباعی شگفت انگیزه و سخنم این نیست که چه کسی سروده،مهم این است که هنگام سرودن این رباعی خدا بر دل و زبان سراینده نمود پیدا کرده
خدایا 🙏
مهدی اسماعیلی رخ در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶:
تا شاهد مهرت را نبود غم دلتنگی
حامد آذربایجانی در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۴:
درود.
جناب بهرام مشیری در برنامهی سرزمین جاوید اشاره داشتند که بیت نوزدهم این شعر غلط است و درست آن، چنین است:
خم آورد پشت و سنان ستیخ/ بزد تند و برکند هفتاد میخ
زهیر در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۵ در پاسخ به محمدجواد محمدی نیا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:
سلام آقا جواد، چطور میتونم بهتون آشنا بشم؟ کجایین؟ چطور بهتون دسترسی داشته باشم؟ یک راه ارتباطی، چیزی معرفی بفرمایین
افسانه چراغی در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۱ - حکایت آن مرد تشنه کی از سر جوز بن جوز میریخت در جوی آب کی در گو بود و به آب نمیرسید تا به افتادن جوز بانگ آب# بشنود و او را چو سماع خوش بانگ آب اندر طرب میآورد:
قصدم از الفاظ او، راز تو اَست
قصدم از انشایش، آواز تو اَست
افسانه چراغی در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۰۷ در پاسخ به امیر م دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۱ - حکایت آن مرد تشنه کی از سر جوز بن جوز میریخت در جوی آب کی در گو بود و به آب نمیرسید تا به افتادن جوز بانگ آب# بشنود و او را چو سماع خوش بانگ آب اندر طرب میآورد:
درود بر شما. باید به این شکل خوانده شود:
همچو حاجی طائفِ کعبِی صواب
الف رارا در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
راه شدی، تا نبدی این همه گفتار مرا
راهم می دادی، تا این همه حرف نزنم
شاهرخ کاطمی در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:
سلام
صورت مسئله مولوی کبیر در مورد هر انسانی
منحصر به فرد صحبت می کنه انسان راه
طولانی طی کرده تا به انسان بودن رسیده
ولی اسیر ذهن وفکرش شده فکری
که افسانه سازی می کنه او از خداوند
تمنا می کنه روشنی وجودت را که
در ما هست پررنگ کن البته ماباید
اینکار را بکنیم تا بتوانیم از ان برگت
استفاده کنیم ومنظور باریدن سنگ
از عرش ادمی هست که از لومن ذهنی
نمیاد بیرون واحساس کمال می کنه
یعنی ذهن را خاموش کنیم محتویات
فکر مارا خداوند متلاشی کنه
ذهن وفکرهای افل ومزاحم را بزاریم
کنار در این مورد از خداوند کمک
خواسته نه اینکه سنگ بر دشمن
توهمی ذهن بریزه ما اسیر فکر
وذهن توهمی هستیم
غزل را بخوانید عمل کنید
رستگار خواهید شد
جهن یزداد در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۳ در پاسخ به علی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۵:
بیگمان گرگان درست نیست
و دشت گردان است
در جاهای دگر نیز پیوسته ایران و دشت سواران خنجر گذار و زین دست میگوید که ایران و جزیره عربی را میخواهد که انجا هم زیر حکم ایران میشمردند
محمد الهی در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گمشدن شبلی از بغداد:
در بیت ششم،مصرع دوم کتاب کشکول شیخ بهائی اینطور نقل نموده:
نه زنم نه مرد در دین آه از این
احمد مستان در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۰ در پاسخ به هیچ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:
این نظر مستلزم تغییر در دو کلمه است،
و ظاهرا وحش معنای جمعی داره و مفردش (وحشیّ) است
(باغ وحش)
زهیر در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۲:
با توجّه به «ما» در مصرع زیر از مولانا:
آنگه کنی آهنگِ ما، آهنگِ ما
به نظر میاد در این مصرع و همچنین در رباعیِ بالا، مولوی از طرف راهیافتگان (یعنی همون «ما») سخن گفته و مخاطبش انسانهای کمالنیافته ولی طالب است.
سعید عباس زاده در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۳ در پاسخ به پریسا مالکی شریفی دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵:
"و سقیهم" یعنی سیرابشان کنید. هم خانواده سقا ساقی
معنی مصراع: آن زمانیکه ساقی جام الست گفت وسقیهم (سیرابشان کنید، شراب برسونید بهشون) ...
دکتر صحافیان در ۲ سال قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱:
دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد(۱۷۱)
دیشب از پیشگاه آصف بن برخیا( وزیر سلیمان) پیک شادی سررسید، که از پادشاه جهان اشارت خوشگذرانی و حال خوش رسیده است.(وزیر شاه شجاع نیز آصف بوده است که بر خلاف پدرش مبارز الدین سختگیر نبود)
۲- خاک وجودمان را با شراب عشق گل کن( دیشب فرازمانی ابتدای خلقت است و البته هر لحظه باید ادامه پیدا کند)، آری زمان آبادانی ویرانسرای دل فرا رسید.( خانلری: آب باده)
۳- ( اکنون که دیدارش فراهم است در مییابم که)وصفهای بیاندازه که از موهای دلکش یار گفتهاند، یک حرف از هزار بیش نبوده است( خانلری: حسن یار- محور ابیات بر وصف دیدار است)
۴-لباس مستیهای من! عیبم را بپوشان! که معشوق پاکدامن برای دیدار آمده است( خانلری: کان پاک دامن اینجا)
۵- امروز جایگاه زیبارویان مشخص میشود، زیرا ماه زیبای من در صدر مجلس نشسته است( معیار ارزیابی زیبایی است)
۶- همت مور را میستایم که بر تخت جمشید( سلیمان) که جایگاهش در اوج آسمان است، حضور دارد( خانلری: معراج آفتاب)
روزی بر وادی نمل میگذشت.موری نامش منذره میگفت: ای موران در خانههای خویش شوید تا لشکر سلیمان شما را نکوبند. ایشان ندانند.باد سخن را به گوش سلیمان رسانید.آن مور را حاضر کرد و گفت: از من چرا میترسید، شادروان من در هواست و شما بر زمین؟مور: بلی تو در هوایی و لکن ملک دنیا را بقا نیست من ایمن نیم که از نفس تا به نفس ملک تو را زوال آید، به زیر افتی، ما کوفته گردیم( قصص قرآن، ۲۸۳)
۷- ایمانت را از چشمان دلربایش نگاهدار، که آن جادوگر، کمان ابروها را به قصد غارت ایمان وداشتههایت کشیده است( و البته چه غارت خوبی)
۸-هنوز آلودهای حافظ، از فیض شاه زیبارویان، پاکی بخواه! که معشوق معدن جوانمردی است( خانلری: آلودهای چو حافظ)
۹- دیدارش دریاست، لحظه را دریاب، دریاب!(مروارید بیاب یا تاکید) ای ورشکسته!( سرمایه از دست داده) هنگام تجارت و سود است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
کمیل در ۲ سال قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۴ در پاسخ به رحمت مقصودلو دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱: