نیراب دانش در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
حدود نیم قرن قبل در یک مصاحبه، در ۱۳۴۴، به مناسبتی نقل کردم که روضهخوانِ پیرِ ده ما در روز پس از عاشورا، وقتی به توصیف اسارت اهلبیت و گرداندنِ سَرِ حضرت امام حسین «ع» در بازارِ شام و نیز گرداندنِ حضرت زینب «س» در کنارِ سر بریده و در میان «پرده عماری» میپرداخت این بیت حافظ را با صوت حزین میخواند: در کار گُلاب و گُل حکم ازلی این بود
کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد، هیچ کس نمیتواند تردید کند که این ابتکارِ او کشف یکی از شبکههای غایبِ متنِ شعر حافظ است. اگرچه بیش از آنکه مصداقِ نگاه ساختاری باشد با هرمنوتیک مشابهاتی دارد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
رستاخیز کلمات، صص ۱۸۲-۱۸۰
استاد چند روز پیش در ادامهٔ این ماجرا فرمودند:
آن روضهخوان قوم و خویشِ ما هم بود و نامش شیخ هدایت الله شریعت بود.»
پیر مغان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۶ در پاسخ به Shahryar دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:
The poet never means sex. The whole of this poem is a generalization of the atmosphere of the promised paradise.
پیر مغان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۲ در پاسخ به رضا وحدت پژوه دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:
از سر پیمان برفت یعنی پیمان شکنی کرد و بر سر عهدش نماند
بر سر پیمانه شد، یعنی سراغ می رفت و پیمانه را سر کشید.
و بر عهدی که بسته بود پایبند نبود.
پیر مغان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۷ در پاسخ به زهرا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
شعر تر منظور شعر شاد و سرور آفرین است
خاطر که حزین باشد فقط شعر غمگین و حزین و تراوش می کند که مایه آن هجران و فراق و غم است
س عبداللهی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۴ در پاسخ به حسین دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:
👏👏👏
محمد رضوی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۴ در پاسخ به سوشیانت دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱:
با احترام؛ باید عرض کنم که اگر میخواهید به حال و هوای این روزها پی ببرید، غزل شماره ۱۰۰ (از همین شاعر) را مطالعه بفرمایید. بهویژه آنجا که میگوید:
معنی دولت قانونی اگر این باشد
نامی از دولت و قانون به جهان کاش نبود
مجید ظاهری در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۲:
“Yüzün ey yâr-ı rûhânî verir İsî bigi cânı
Senin ol iyiliğin kânı eger menmüttehem başemای یار روحانی که صورتت مثل عیسی به من جان میبخشد
اگر من متهم هستم پس خوبی تو کجاست؟
معنی شعر یزک ای یار روحانی
بزرگمهر در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۷:
متاسفانه در هر واقعه تاریخی نقل کنندکان سعی کردهاند وجههای که از نظر آنها مهم بوده را بصورت مطلق خوب یا بد نشان دهند و اینها را نسل های بعد به ذوق خود دستمالی های زیادی کردهاند تا به اینجا رسیده است و شاید درست باشد که را به صورت چهرههای بزک شدهای ببینیم که لزوما خود آنها نیستند. بدین ترتیب لزومی ندارد این چهرههای تاریخی را صورت واقعی تاریخ بدانیم ، چه زشت و چه زیبا. این بزرگان در طول عمر خویش رشد کردهاند و زمانی زیر و زمانی بالا بودند، و ممکن در طول زندگی رو به رشد هر کاری از ایشان سر زده باشد......
ای ناصح مشفق تو برو در غم خود باش
ما گر بد و گر خوب همانیم که هستیم
چون شاهد عیب و هنر ما عمل ماست
گو خصم زند طعنه که ما دوست پرستیم
رضا از کرمان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۹ دربارهٔ فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲:
سلام
آیا منظور فیض از مصرع آخر غزل حافظ بوده؟
یوسف شیردلپور در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۳:
درود برشما آقامحسن جهان
چه زیبا تمثیل زدی به غزل حضرت عطار و پروردگار یاد این شعر روح خدا حضرت مولانا افتادم
در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشن تری
واقعاکه این شاعران کاری کرد ند کارستان
چقدر ما در ادبیات خوشبتیم که چنین شاعران گران بهایی داریم چه از گذشته چه معاصر مانا باشید ❣️❣️✋
فرهود در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار >> این نقد بگیر و دست از آن نسیه بشوی
حمید عبدالهی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۶۳:
باسلام
زان پیش بجای زانبیش منطقی تر و در منابعی هم آورده شده ست
امیررضا رجبی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۸:
وقت بسیار عزیزست، گرامی دارش
به زر قلب مده یوسف کنعانی را
قلب : قلابی
بهار نارنج در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۶ در پاسخ به همیرضا دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:
معنای بیت اخر چیست؟
شوریده. در ۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۴ در پاسخ به امید تنهایی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:
تا کنون صوفی اعتبار و احترامی داشت و خرقه عوض باده رهن میگذاشت.اعتبار صوفی به اندیشه های او بوده.فققر صوفی هم در زهد او بوده.
حالا چه چیزی باعث میشه اعتبار صوفی زیر سوال بره و خرقه ش به گرو نستانند و وقعی به او ننهند؟ اندیشه های اصیل و حقیقی حافظ که نماد عارف کامل هست
حسن حیدری در ۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶:
1. مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان:
یعنی سخن کسانی را که زمانه با آنها به ساز آمده، به سازش آمده، سازش کرده، را مشنو و معتبر ندان. افراد خوش شانس را معیار مقایسه زندگی خود قرار نده.
2. می خواه مروق به طراز آمدگان:
خواهان می و شراب باش، آن شرابی که صفت مروق بودن و پالوده و صاف بودن در آن به اعتدال و طراز و حد مطلوب رسیده باشد. خوش باش و از لذائذ و نعمات دنیا بهره مند شو.
3. رفتند یکان یکان فراز آمدگان:
آنهایی که فراز آمده بودند، نزدیک آمده بودند، بوجود آمده بودند یکی یکی و به نوبت رفتند و مردند. اشاره به فانی بودن دنیا دارد و اینکه نوبت مرگ یکایک ما فرا خواهد رسید.
4. کس می ندهد نشان ز بازآمدگان:
هیچ کسی نشانه ای یا آدرسی از افرادی را که به دنیا بازگشت کرده باشند را به ما نمی دهد. یعنی بازگشتی پس از مرگ در کار نیست و اگر قرار بود کسی برگرده بالاخره نشانی و علامتی از آنها باید وجود می داشت.
رضا از کرمان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۳ - در حقیقت اجابت دعا:
کوروش جان سلام
ضمن تشکر از اظهار لطف جنابعالی در پیام ارسالی قبلی عزیزم با توجه به ابیات قبلی که جناب اوحدی در ابتدا میگه اگر قراربود همه دعاها بر آورده بشه نظم جهان به هم میریخت وچه بهتراول آدم به حضور برسه بعد دست به دعا برداره ،بعد در مورد نحوه دعا وحاجت خواستن میگه وهر کس حاجت خودش را داره در بیت قبل از بیت مورد پرسش حضرتعالی میگه اگر هم دست به دعا شدی به اندازه حاجت بخواه تا دوباره ترا بپذیرند واگه حاجت داشتی بتونی دوباره اظهار خواهش داشته باشی واگه زیادتر از نیازت بهت دادند بدون که این مال تونیست وقناعت کردن به همون رزق مقسوم بهتره چرا؟ چون زیانی دیگه لااقل برات نداره
یاد شعری از جناب بهرام سالگی در مثنوی گرگ نامه با این مطلع افتادم که توصیه میکنم مطالعه بفرمایید بی شک در تفهیم این شعر موثره
گفت مسکینی گرسنه با کسی
تکهای نانم ده، احسان کن بسی
در آخر مثنوی چنین آمده که با معنی این بیت بی ارتباط نیست
گر تورا بیش از تو حاصل شد زری
باقی آن حق وسهم دیگری است
دانی آن خط بین گندم بهر چیست
نیم از تو ،نیم حق دیگری است
بر سر هر لقمه بنوشته عیان
کز فلان ابن فلان ابن فلان
شاد باشی عزیزم
nateghe.ir
پیوند به وبگاه بیرونی › اشعار
ناطقه " بهرام سالکی " مثنوی گرگ نامه " ۲۴ – گفت مسکینی گرسنه ، با کسی
محمد معین در ۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۳:
مراد از "عندلیب" در ابیات ابتدایی دوست بسیار صمیمی عمان سامانی، مرحوم شیخ محمد تقی عندلیب، عالم و خطیب خوش صوت اصفهانی است.
منبع:
tlgrm.in/andalibhamedani/11406
حسینپراگ در ۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱:
خیلی نزدیکه به عقاید زروانیسم و زرتشتیسم و مسلمی. کاملاً مفهوم شاعر رو درک میکنم. هو اجرش دهد.
بلال بحرانی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۴ در پاسخ به فرزاد فخریزاده دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز: