آرش هادیزاده در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۵:
رزم و رجزخوانی بین رستم و اشکبوس شاید یکی از بهترین حماسههای سروده شده است.
جهن یزداد در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » مسمطات » شمارهٔ ۲ - شاعر ساده سخنم:
آنکه با سیرت الفیه ناگاد امد
مرضیه در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:
یک دل و صد دل دل دله کن... غیر خدا را زدلت یله کن
شاهرخ کاظمی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد ششم » بخش ۳۲ - سپاهسالاری امیر محمود از جهت سامانیان:
و گسیل کردن این امام ابو صالح تبّانی را.
«گسیل» نادرست است
«وکیل» کردن این امام
درست است.
مرجع : کتاب دیبای دیداری
تصحیح استاد مهدی سیدی فَرُّخَد
مهدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
تا ایده کلی عزیزانی چون حافظ و مولانا و سعدی و سایرین را درک نکرده باشیم قادر به فهم اشعار انها هم نخواهیم بود. لاجرم درکیر تمثیل هایی میشویم که به ناچار این عزیزان در زندگی مادی از انها برای اگاهی رسانی بهره برده اند. ارتباط دادن اشعار به شاه شجاع و امثال اینها از این گونه برداشتهای نادرست بدلیل عدم شناخت از ایده کلی این عزیزان است. این عزیزان در نظر دارند با سرودن این اشعار، انسانی که تحت تاثیر محیط اجتماعی به خطا رفته و رانده شده از بهشت و بیگانه شده از خود را، رهانیده و به اصل خود که همان خدایی بودن است برگردانند.
انسانی که از اصل خود و خدایی بودن دور افتاده و در نتیجه دور افتادن، خاطرش حزین شده نمیتواند مانند حافظ شعر تر و تازه بسراید. معنی تمام قضایا این بوده و در این یک نکته نهفته است که بفهمیم دور افتان از خدا خزن و اندوه و توصل به خدا و یکی شدن مظهر شادی و شادمانی است. با برگشت به اصل خود یعنی خدایی بودن است که در دایره قسمت جام می و با دور شدن از خداست که قسمت ما خون دل خوردن خواهد بود. تا نتوانیم به کلک یا قلم سحر انگیز پی ببریم به نقش خودمان هم نخواهیم توانست پی برد اگرچه نقاش ماهر چینی باشیم. از ابتدای خلقت در دایره قسمت بدین گونه بوده که خون دل خوردن نصیب جدا شدگان از خدا و جام می و شادی نصیب پویندگان خدا باشد این از خاطر حافظ هم دور نخواهد شد چون قانون ازلی و ابدی است.
تماشاگر راز در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۶:
با سلام واقعا درک اشعار مولانا یک انسان فرای قطبیت رو میطلبه. جایی که در دل سنی مذهبان از علی و در هلهله ی شیعیان دم از عمر میزند. این چه درسی است که مولانا میدهد. واقعا درست نصیحت فرمود که
خواجه بربند دوگوش و بگریز از سخنم ورنه در رخت تو هم آتش یغما بزند
فرهاد ریاضی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۲ در پاسخ به مجتبی قاسم زاده مقدم دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
خیلی خیلی زیبا بود افرین
مهر M در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
ماییم مست و سرگران فارغ ز کار دیگران....
علی میراحمدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲ - فی مذمة الفرس العضدیه:
ممدوح شاعر مرکب وامانده و پیری به او میدهد و این قصیده در توصیف حالات و اطوار آن مرکب است.
انوری هم شعری در وصف اسب پیری که به او هدیه داده شده،دارد که همچون شعر خواجو بسیار خواندنی است.
فرید فریدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۶۳ - من کلام نیر رحمه الله القصیده الموسومه بالندبه فی مدح حضرت حجه صلوات الله علیه:
افسوس این قصیدهی بلند و فخیم از بدایت تا نهایت پر خطا نگاشته شده است .
در حسرت فراغ و حوصله ای تا پاس این چامه و سراینده و مخاطبش نهاده شود.
رضا بقایی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:
فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی
بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
ساقی و جام و شراب سه کلمه جدا نشدنی از هم در اشعار حافظ هستند. جام ظرف شراب هست و گلابدان ظرف گلاب. نمیتونیم از حافظ با اون همه ظرافت طبع و نکته سنجی بپذیریم که گلاب رو بواسطه ساقی درون جام بریزه.
فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی
بِخواه جام و شرابی به خاکِ آدم ریز
وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
از بادهٔ لعل، ناب شد گوهر ما (لعل از سنگهای گرانبها است که رنگ آن سرخ است. باده لعل یعنی شراب قرمز و مست کننده. باده لعل به معنای عشق الهی است. گوهر یعنی روح انسان)
آمد به فغان ز دست ما ساغر ما (ساغر یعنی جام شراب. به قلب عارف هم ساغر میگویند چون جایگاه شراب الهی یا همان عشق است)
از بسکه همی خوریم می بر سر می
ما در سر می شدیم و می در سر ما (ما در حق فنا شدیم و عشق الهی در سر ما بود)
عبدالرضا ناظمی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۳ - برون انداختن مرد تاجر طوطی را از قفس و پریدن طوطی مرده:
درود آنکه او را در درخت به دو نیم کردند حضرت زکریا (ع ) بود و دیگر اینکه استاد بدیع الزمان فروزانفردر شرح مثنوی می فرمایند :
تاکنون در هیچ یک از روایات اسلامی این قصه را منسوب به یحیی بن زکریا نیافتهام، ظاهراً مأخذ آن داستان ذیل است: فقال الیاس لهم یا بنیاسرائیل انی اریکم من نفسی عجبا قالوا نعم فصاح صیحه عظیمه فارتعب قلوبهم من خوف الصیحة فهم الملک بقتله فهرب علی وجهه حتی وصل الی جبل و تورع منهم فبعثوا فی طلبه فلما قربوا منه انفتح الجبل و دخل فی بطنه و کلمه الجبل و قال ایها (ظ: ایه، ائت) الیاس فی مسکنک و مأواک. قصص الانبیاء از محمد بن عبدالله کسایی، طبع لیدن، ۱۹۲۲، ص ۲۴۴٫
(الیاس روزی گفت ای بنیاسرائیل من کاری شگفت از خود به شما نمایم گفتند آری، الیاس فریادی سخت و بلند برکشید که از بیم آن دلهای اسرائیلیان به ترس افتاد، پادشاه به قتل او همت بست و او بگریخت و به راه خود رفت تا به کوهی رسید و از آنها پرهیز جست، در پی او فرستادند و چون به نزدیک او رسیدند کوه دهان باز کرد و الیاس به درون کوه رفت و کوه با او در سخن آمد که ای الیاس در منزل و پناه گاه خود در آی.) مطابق روایات دیگر الیاس بر اسبی آتشین نشست و به جمع فرشتگان پیوست.
وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:
بخاطر جفای عشق، بعضی عاشقان بیوفایی نشان میدهند و این جای شرم دارد. خورشید به ماه نور میدهد و اگر نباشد ماه هم دیگر در آسمان نیست. حال اگر ماه به خودش مغرور شود این نشانه بیشرمی است چون او گویا خبر ندارد که وجودش به وجود خورشید وابسته است. با این وجود خورشید که نماد تواضع است، شرمسار خواهد شد اگه روزی نباشد و نور پراکنی نکند. در این شعر احتمالا خورشید نماد عشق و ماه نماد معشوق کم طاقت است
عبدالرضا ناظمی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۱۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳۱:
درود
پیرامون آنچه جناب امیدوار فرمودند بعرض برسانم ، برداشت حقیر اینست که شیخ اجل برخی حکایات را حسب پند و اندرز بیان نموده اند و بعبارتی این حکایت مبتنی برداستان بعضا خیالی است و برواقع تجربه نشده است مانند آنچه پیرامون سفر به سومنات یا سرگشتگی در بیابان قدس و طرابلس و .. فرموده اند .
واقف محسن زاده در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶۷:
بینهایت زیباست و عمیق در واقع کل زندگی آدمی را با کلمات جناب صائب در این غزل نقاشی کرده است
#واقف_محسن زاده
رضا از کرمان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۳۸ در پاسخ به نیراب دانش دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
جناب دانش عزیزسلام
بنظر حقیربه قطع ویقین نمیشه گفت که آن روضه خوان محترم جناب شریعت کشف موضوع وتاویل خاصی در سخن حافظ پیدا کرده وبقول متن شما هرمونتیک یا نگاه ساختاری در این بیت دیده بلکه چنین بنظر میاد که استفاده ابزاری از بیت فوق برای جذب بهتر مخاطب مینموده، در ثانی در بحث چگونگی تولید گلاب از گل واصل وفرع بودن هریک، با معنای کلام وجایگاه هریک از مخاطبان کلام (امام حسین ع وزینب س )در تعارض است ومنافات دارد.
شاد باشی
بردیا در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰:
چه لطفی دارد این شعر !!
بردیا در ۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷ - استقبال از حافظ:
زیباست
فرهود در ۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار: