وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:
این بیت به نظر میرسد که به امام زمان عج اشاره دارد چون اهل سنت هم به وجود امام زمان عج اعتقاد دارند، پس مولانا هم اعتقاد دارد و آرزوی ظهور حضرت مهدی عجل را میکند
وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:
به نظر میرسد که مصرع دوم به این موضوع اشاره دارد که وقتی انسان تماما فقط خدا را ببیند و فنای در او شود، خداوند او را از غوغای این عالم جدا میکند و به خودش متوجه میسازد و در نتیجه آرامش پیدا میکند. مصرع اول هم یکی از شیوههای امتحان خداوند را نشان میدهد که خدا هم انسان را با خوشیها و هم غمها امتحان میکند
وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:
انجیر فروش (انسان) چه بهتر است که از شیرینیهای انجیر و این دنیای فانی دل بکند و شیرینی سرمستی فی الله را تجربه کند تا در آن دنیا هم سرخوش باشد
وحید یزدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:
افسوس که دارد عمر ما به پایان میرسد و ما در این دنیا گرفتار تعلقات شدهایم و هر لحظه احتمال گمراهی وجود دارد. ما در کشتی هستیم، شب است، هوا هم ابری هست (کنایه از مشکلات زیاد)، انشاءالله به فضل خداوند به ساحل نجات خواهیم رسید
همایون در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲۳:
غزلی از جلا دّین قران خوان و صوفی مسلک دربار سلجوقی پیش از آنکه منجی او به سراغش بیاید، کاملن متفاوت از آنچه ما می شناسیم
رضا از کرمان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵:
سلام
در پاراگراف 36 موش دروغ میگوید صحیح است
علی محمدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۳ در پاسخ به سید فؤاد علوی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
باز هم ممنون آقا رضا.
علی میراحمدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۴) حکایت آن طفل که با مادر ببازار آمد و گم شد:
آتش به جانهای غریب می اندازی ای شیخ با کلامت
چنین گفت او که پر دردست جانم
که نام آن محلت هم ندانم
بدو گفتند پس با تو چه سازیم
که تو میسوزی و ما میگدازیم
چنین گفت او که من سرگشتهٔ راه
نیم از مادر و از نامش آگاه
محلّت میندانم خانه هم نیز
بجز مادر نمیدانم دگر چیز
علی میراحمدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۳) حکایت آن دیوانه که ازو پرسیدند که درد چیست:
آدمی اگر پس از خوانش این ابیات گریبان بدرد و سر به بیابان بگذارد رواست که برخی معانی را نتوان تاب آورد
همی درد آن بوَد ای زندگانی
که چیزی بایدت کانرا ندانی
ندانی آن و آن خواهی همیشه
ندانم کین چه کارست و چه پیشه
جز او هرچت بود باشد همه پیچ
که آن خواهی و آن خواهی دگر هیچ
علی میراحمدی در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۷) حکایت آن درویش که آرزوی طوفان کرد:
حکایت شگفتی است و تفکر و تامل بسیار میطلبد.
فرهود در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار:
در نمونه چاپی:
نلیسد مگر دست با (یا) پای خویش
مازیار در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - عصا بیار که وقت عصا و انبان بود:
باسلام، به نظرم «به روی او در، چشم/چشمش همیشه حیران بود» درست است نه «به روی او در، چشمم همیشه حیران بود».
I khow that i know nothing در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۴۶:
در وصف زیبایی این بیت هیچ نتوان گفت...
چقدر جناب اوحدالدین روان و ساده با انسان سخن می گویند،
هزاران درود بر ایشان.
مسافر در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:
سلام
این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 979 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است
می توانید ویدیو و صوت شرح غزل را در آدرسهای زیر پیدا کنید:
دکتر صحافیان در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵:
آن روز میرسد که ماحصل همه نظریات(نقد صوفی ۱۵۹) را عیارسنجی کنند؟ تا زاهدان، صوفیان و متظاهران پی کار خود روند؟
۲-صلاحدید من این است، که همه کار را فروگذارید و حلقه زلف معشوقی بگیرید(عشق رهایی بخش تعلقات و افکار و آورنده حال خوش)
۳- آری یاران هم، طره گیسوی ساقی را چه زیبا گرفتهاند! اگر گردش زمانه بگذارد که آرام باشند( قبض و بسط دائمی و نیاز به مراقبت از حال خوش)
۴- قدرت پرهیزگاری را به رخ زیبارویان نکش! که یک سوار از میانشان، قلعهای را فرومیریزد.
۵- خدایا! این پسران زیباروی چه گستاخانه خون عاشقان میریزند، که با هر تیر مژه و در هر لحظه یکی را به دام میاندازند.
۶- آری زین میان، چرخیدن بر شعر زیبا و نوای موسیقی خوش است، مخصوصا اگر دستدردست زیبارویی باشی!( خانلری: شعر خوش- خاصه وقتی)
۷- ای حافظ! مردمان زمانه غمخوار بیچارگان نیستند.بهتر است از این میان کنارهگیری کرد یا آغوش یاری جست(ایهام:میان : کمر-کنار: آغوش)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
Aboteen در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۱۳ در پاسخ به سید احمد مبلّغ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
کشاند به معنای کشیدن هست
خداوند در اینجا وزن نمی کنه ببینه کمیم یا زیاد ، کشیدن و به دنبال خودش کشیدنه
Aboteen در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
در بیت ۴ نه که قصاب ...
منظور اینه که قصاب وقتی گوسفند رو میکُشه ، اون رو رها نمی کنه و بدنبال خودش می کِشه
که کنایه از رها نکردن خداوند هستش
در بیت بعدی زمانی که گوسفند رو می خوان پوستش رو جدا کنن یه نی می زارن و در پوستش فوت می کنن ، این اتفاق زمانی می افته که خود حیوان نفس نمی کشه
انسان چگونه می تونه این کار رو کنه؟ با خارج کردن هوای نَفس و هوی و هوس
که جاش رو دم خداوند یا همون رستگاری می گیره
با تشکر
Mahmood Shams در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۱۶ در پاسخ به فرشید علی پور دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۸:
بزرگان شعر عاشق خداوند و خالق هستی و عشق بوده اند
از جمله جناب سعدی ، مولانا و حافظ که بارها در اشعارشون به صراحت و آشکار این عشق رو بیان کردند، ولی بی تردید از عشق زمینی از جمله عشق به وزیران و پادشاهان وقت و بعضا جنس مخالف هم سروده اند ، در خیلی از غزلیات این سلاطین بخصوص سعدی و حافظ فراز و فرود زیاد بوده یعنی از عشق آسمانی و حقیقی به عشق زمینی و بلعکس در برخی از غزل ها
Mahmood Shams در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۶ در پاسخ به سعمن دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » زهره و منوچهر » بخش ۱:
درود با شما موافقم
ایشون جناب رضوانی که به قول خودشان دانش آموخته ادبیات انگلیسی ست و ظاهرا در همان غرب و انگلیس زندگی می کنند و غرق در فرهنگ غربی هستند که این چنین ایرج میرزا و شعرهای جنجالی و رضاه شاه را تطهیر می کنند ، حتما از منابع و رسانه های انگلیس و بریتانیا استعمارگر بزرگ تاریخ که هنوز سلطنتی و پادشاهی اداره می شود استفاده می کنند ، و از واقعیت تاریخی و استبداد پهلوی ها خبر ندارند یا دوست دارند نقاط منفی و رفتارهای دیکتاتور مآبانه را حذف و سانسور کنند، که زهی خیال باطل که اصلا تطهیر شدنی نیست این دوران ننگ و حقارت درسته نقاط مثبتی هم داشتند که اشاره کردند ولی در مجموع با طرح اصلاح اراضی و گرفتن زمین به زور از مردم ، بی حجابی اجباری و زوری و جدایی بحرین از ایران و ارتش ضعیف و وابسته و عدم استقلال نظامی و فرهنگی نمیشه تطهیر کرد و حقیقت و واقعیت را کتمان کرد
فرهود در ۱ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴ - تازه کردن داستان و یاد دوستان: