جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲:
این سوگ سرود را هرگاه میخوانم اشکم روان میشود مهرورزی ایران را با هم میبینید از سیستان (بیشینه اش در افغانستان امروزی) برای ازادی ساری و امل میروند
جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۰ در پاسخ به حبیب دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲:
آری ارمیده ارام آرام پدرام همه یکیست
ارمیده ارمیته ارمیتا
شهناز ولی پور هفشجانی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲:
شکل درست مصراع اول اگر تو آینه سینه را کنی پرداز است پرداختن صاف و صیقلی کردن
اگر تو آینه سینه را صیقلی کنی و از زنگار و غبار آن را پیراسته کنی آنگاه در دلت هزار طوطی شیرین زبان پدیدار می شود که شعر را به تو الهام می کنند. بیت اشاره دارد به نوع آموزش سخن گفتن به طوطی در قدیم، که طوطی را روبروی آیینه قرار میدادند و شخصی پشت آینه سخن می گفت طوطی تصویر خود را در آینه می دی و آن را طوطی دیگری می پنداشت و تصور می کرد این طوطی با او حرف می زند لذا سعی می کرد سخن گفتن او را تقلید کند و این گونه کلمات یا جملاتی را یاد می گرفت. در ادبیات فارسی شاعر همان طوطی است و دل پاک و جلا یافته آن آینه است و آن که در پشت آینه سخن می گوید خداوند است اگر دل پاک باشد شاعر صرفا آن چیزی را تکرار می کند که خداوند گفته است چنان که حافظ می فرماید در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم و مولوی می فرماید آینه ات دانی چرا غماز نیست؟ زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - در مدح جلالالدین احمد:
انوری وقتی امیر معزی رو دیس کرده که هنوز دیس کردن مد نبود :)
جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۴۲ دربارهٔ ایرانشان » کوشنامه » بخش ۵ - در نعت النّبی صلّی الله علیه:
هنگامی که شاهنامه و کارهای اسدی طوسی و ابوشکور بلخی و رودکی میخوانیم سستی ار دگران را در میبابیم
جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۳۰ در پاسخ به افسانه چراغی دربارهٔ عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱ - آغاز:
این شیوه که وازگان پارسی را زیر و زبر مینهند بسیار کار ناشایستی است در پارسی واژگان بنا به گویش بومی خووانده میشود
همچنین که بیشینه واژگان زبر دارند در پارسی باستان و پهلوی میتوان گفت که واژگانی که زیر میگرفتند بسیار اندک بودند و همه وازگان با زبر بودند
واژگانی چون مه مهین که کهین نیز با زبرند و فردوسی بزرگ نیز ان را با شه پساوند اورده انگشت زغال گویه ای چون انگشت دست دارد در برخی گویشها انرا دگرگونه میگویند
انگشت انگول انگور هرسه امده همچنان که واژگانی چون خانه پروانه روانه اینها همگی با زبرند پایان انان ا خمیده خانگ پروانگ روانگ چون گ را نگفتند و ن را باید با زبر میگفتند انرا ا خمیده نهادند تنها در این بیست سی سال با گویش مردم تهران و رسانه با زیر میگویند
جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳ - سخن دقیقی:
دقیقی بزرگ با برگزیدن این آهنگ و این زبان دروازه بزرگی را روی فردوسی گشوده
در شورشی سراها کسی چون دقیقی بلخی و فردوسی و اسدی طوسی نیست
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا جامهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد و یا بر دست و سر نگه دارد.
در اینجا یعنی کار فلک این بود که مثل شیشهباز پیاپی به آنها جام باده بدهد.
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۷ - به خواب دیدن خسرو نیای خویش انوشیروان را:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.
در اینجا کنایه از خورشید است.
فرهود در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:
شیشهبازی عملی است برای نمایش که رقاصان در حین رقص ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازند و بگیرند.
حافظ این تسلسل و پیدر پی فروآمدن شیشهها و ریختن اشک را بههم تشبیه کرده است.
از دیگر نمایشها رسنبازی بوده است که رقاص بر رسن و ریسمان میرقصیده است.
Elahe Rad در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:
نایافتن کام دلت کام دل توست👏🧡
مجید خزائی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:
اگر چه در هیچ یک از نسخ اعضای یک پیکرند نیامده اما من به شخصه پیکر را مناسب تر می بینم چرا که انسانها مانند اعضای یک پیکر می مانند و گوهر اعضای یک پیکر یکی است یعنی تمام پیکر از رشد و تکامل یک سلول ایجاد شده است و بنی ادم هم گوهرشان از حضرت آدم است و در بیت بعد نیز تایید یک پیکر را می توان یافت چرا که هنگامی که یک عضو از یک پیکر به درد می آید سایر اعضا در تلاشند که درد را از آن عضو بزدایند. اگر چه عبارت اعضای یکدیگرند هم به نظرم صحیح است اما من به شخصه پیکر را ترجیح می دهم. توضیحات جناب نواب زاده هم به جای خود قابل توجه است اما با آنچه در مورد حضرت اسمعیل و اسحاق فرمودند دال بر این که همه می دانیم که ذبیح اسمعیل است، موافق نیستم چرا که اقوال در این باب گوناگون است و در قرآن به هیچ یک از این دو پیامبر که فرزندان ابراهیم خلیل الله هستند تصریح نشده است و مولانا گاه اسحق و گاه اسمعیل را ذبیح در نظر گرفته است و البته بیشتر اقوال مسلمانان دال بر ذبیح بودن اسمعیل است
حمزه زاهدی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۷ در پاسخ به کورش بقائی راوری دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۵۷:
سلام.
با عرض پوزش از شما، مصراع تضمینشده از متنبیه.
حمزه زاهدی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۷ - در شرح شکایت:
سلام.
الان دیوان منوچهری دم دستم نیست، ولی، تو مصراع آخر، کلمهی "بن" بعد از "احمد" خارج از وزنه و گویا باید حذف بشه.
محسن در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵ - در ستایش شاهزاده ی رضوان و ساده شجاع السلطنه حسنعلی میرزا طاب الله ثراه فرماید:
با احترام
چندین غلط املایی در متن وجود دارد
مانند بیت ۱۱،۱۴ و ۳۴
علیرضا بدیع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ وطواط » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در مدح ملک اتسز:
بیت 19 ایراد تایپی دارد:
در معرکه و صد ز تأیید الهیت
صدر شاید باشد.
علیرضا بدیع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ وطواط » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در مدح ملک اتسز:
بیت هشتم انگار دو واو عطف از قلم افتاده است:
جنگ تو «و» صلح تو همه بیم و امیدست
وصل تو «و» هجر تو همه سود و زیانست
علیرضا بدیع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۹ دربارهٔ وطواط » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در مدح ملک اتسز:
بیت ششم ایراد تایپی دارد و کلمه ای از قلم افتاده است: مانند کمان گشته مرا قامت تیر
مثال: مانند کمان گشته مرا قامت چون تیر
جهن یزداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲: