گنجور

 
حافظ

پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود

مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود

یاد باد آن صحبتِ شب‌ها که با نوشین لبان

بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود

پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند

مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود

از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد

دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود

سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

حُسنِ مَه رویانِ مجلس گرچه دل می‌بُرد و دین

بحثِ ما در لطفِ طبع و خوبیِ اخلاق بود

بر درِ شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد

گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود

رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار

دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود

در شبِ قدر ار صَبوحی کرده‌ام، عیبم مکن

سرخوش آمد یار و جامی بر کنارِ طاق بود

شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد

دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش سارنگ صیرفیان
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش پریسا جلیلی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
امیرعلیشیر نوایی

دوش در میخانه جانان همدم عشاق بود

تا سحر غوغای رندان را به جان مشتاق بود

زهره را آورده بود او از سر مستان به رقص

کان صدا اندر خم این گنبد نه طاق بود

گرچه زو صد ناز و از ما بوده صد چندان نیاز

[...]

رضاقلی خان هدایت

عالم جان را سماواتی و آفاقی جدا

بود پیش از آن که این آفاق و این نه طاق بود

پیش ازین عهد الست رب میثاق بلی

رمزی از میثاق ما آن عهد و آن میثاق بود

نعمت اللّه نعمتی گسترد خوش از بهر ما

[...]

بلند اقبال

هرکه را دیدم به دیدار رخت مشتاق بود

حسن رخسار تو از بس شهره آفاق بود

ماه چون روی تو بود ار ماه مشکین زلف داشت

سروچون قدتوبود ار سرو سیمین ساق بود

صفحه روی تو نیکومستندی شد به حسن

[...]

حاجب شیرازی

دادن جان گرچه بر ابناء عالم شاق بود

لیک عاشق این هنر را، از ازل مشتاق بود

طاق ابروی تو را نازم که افتاده است طاق

به به از طاقی که جفتش در حقیقت طاق بود

نوش وصل و نیش هجرانت به میزان درست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه